چکیده:
خودکشي، يکي از مهم ترين آسيب هاي اجتماعي است که متاسفانه مسيري يک طرفه را طي ميکند و دومين عامل مرگ و مير در جهان در بين نوجوانان و جوانان بين ١٥ تا ٢9 سالگي هست . در مورد علل و سبب شناسي خودکشي ميتوان به عوامل بسيار گستردهاي اشاره کرد. از اين ريسک فاکتورهاي مهم خانواده و روابط موجود در خانواده، انزوا و تنهايي و عدم تعلق به ديگران، دسترسي به ابزارهاي خودکشي نقش دارند. براي پيشگيري از خودکشي بايد در چند سطح دست به مداخله زد. در سطح فردي ميتوان از افراد موجود در محله يک پايش کلي و عمومي به عمل آورد. در سطح خانوادگي ميتوان به اهميت خانواده در گرايش افراد به خودکشي اشاره کرد. هيچ شکي نيست که مهم ترين عامل در گرايش افراد به سمت بيماري و خودکشي، عوامل خانوادگي است . بايد روابط خانوادگي آنها را کشف نمود، ناسازگاريهاي خانوادگي را شناسايي کرد، روابط مناسب و درست درون خانواده و بين اعضا را آموزش داد. ضمنا به خانواده ها آگاهي داد. در سطح اجتماعي و محلي، با برگزاري برنامه هاي محلي و گردهم آوردن اعضا در کنار هم ميتواند بسيار ياريگر باشد.
شبکه ي حمايتي اجتماعي يکي از بازدارندههاي قدرتمند در برابر هر نوع آسيب اجتماعي است . در سطح پزشکي و بهداشتي بايد بر تجويز مسکن هاي رواني توسط روانپزشکان نظ ارت به عمل اورد. از اين يافته ها نتيجه گرفته ميشود که براي کاهش يا کنترل اين آسيب بايد در سطح فردي، خانوادگي، پزشکي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي دست به عمل زد.