چکیده:
این نوشتار، پژوهشی تاریخی و توصیفی ـ تحلیلی در حوزۀ جامعهشناسی فرهنگ است. وبر در زمرۀ یکی از پایهگذاران جامعهشناسی سه خطمشی تاریخی را برای توجیه قدرت در یک ساختار سیاسی معرفی کرد. او این شیوههای ناب را اقتدار فرهمندانه، اقتدار سنتی و اقتدار عقلانی ـ قانونی نامید. یک سده پس از بیان این نظریه روند تاریخی را، که ذکر میشود، میتوان برای این سه شیوه پیشنهاد کرد: فرهمندی باستانی، توارث تاریخی و دولت مدرن. هدف این پژوهش بنیادی نظری که دادههای کیفی آن بهشیوۀ اسنادی گردآوری شدهاند، پیجویی تغییر مکان نگاهبانی از شیء مقدس/ برگزیده در این تحول درزمانی است. این نوشتار تلاش دارد ویژگیهای اینگونه اشیا را توصیف و روند تغییر جایگاه پاسداشت آنها را در طول تاریخ در بافتی جامعهشناختی بررسی کند. برای فهم ماهیت شیء مقدس از تعاریف دورکهیم و اوتو استفاده شده و بهیاری دیدگاه کانت دربارۀ زیبایی و والایی کیفیت زیباشناختی ارتباط انسان با این اشیا تبیین شده است. نیایشگاه و کاخ را میتوان مکانهای پیشامدرن پاسداشت شیء مقدس/ برگزیده و همبسته با دو شیوۀ ابتداییتر اقتدار دانست، اما در دورۀ مدرن، موزه بهمنزلۀ مهمترین بنیاد برای نگاهبانی از اشیای برگزیده جایگزین این مکانها شده است. موزه اشیا را در فرایندی از برگزیدگی، جداسازی و چارچوببندی، موزهای میکند. ممکن است اشیای مذهبی در روند ورود به موزه تقدسزدایی شوند یا اشیا روزمره مقدسسازی شوند. خلاف نیایشگاه، موزه تاثیر همسانی بر همۀ بازدیدکنندگانش ندارد. تجربۀ ارتباط با شیء مقدس در موزه امری اختیاری، غیرالزامی، درونی، شخصی و برآمده از پیشینه، سن، دلبستگی و دانش هر بازدیدکننده است.
Abstract
As problem-oriented research in the field of Sociology of culture, this article tries to pursue the concept of “Sacred object”, its position and value, and displacement of its guarding places over time. Derived from the Latin root Sacer, the meaning of sacred is dedicated or consecrated. Durkheim saw religion as a system of beliefs and practices relative to sacred things, and Otto wrote about a non-rational, non-sensory experience whose primary object is outside the self. Kant’s description of the beautiful and the sublime, as two subjective universal judgments, can explain our aesthetic perception of a sacred object. Weber has determined three types of legitimate rule: charismatic, traditional, and legal-rational authority. Even though all these three types are still prevalent today, we can propose a historical trend for this tripartite classification, a century after expressing the theory: ancient charismatic rule, historical rule based on succession, and the modern state. Sanctuaries and palaces are premodern places to guard the sacred objects, related to the two basic types of legitimate authority. However, museums have inherited this position in the modern period, as the most substantial institutions to protect the selected objects. A museum turns a thing into an object in the process of museality, involving selection, separation, and framing. A ritual/religious object may lose its virtue in this process, yet a regular thing may earn sanctity. To communicate with the sacred object is a non-obligatory, optional, internal, and subjective experience that depends on each visitor’s background, age, interest, and knowledge.
خلاصه ماشینی:
نيايشگاه و کاخ را ميتوان مکان هاي پيشامدرن پاسداشت شيء مقدس / برگزيده و هم بسته با دو شيوة ابتداييتر اقتدار دانست ، اما در دورة مدرن ، موزه به منزلۀ مهم ترين بنياد براي نگاهباني از اشياي برگزيده جايگزين اين مکان ها شده است .
11) پژوهش هايي که تاکنون در باب پيشينۀ مفهوم موزه به ثمر رسيده است ، بيشتر روند درزماني شکل گيري ساختار موزه و ريشه هاي تمايل به گردآوري مجموعه ها را بررسي کرده اند، اما هدف مقالۀ حاضر، پيجويي فرايند تاريخي نگاهباني از شي ء مقدس / 343 برگزيده در فرهنگ هاي گوناگون انساني و برماند اين سنت براي موزه هاي نوين است .
براي سامان دهي چارچوب نظري اين پژوهش ، از ديدگاه جامعه شناسانه و سياست شناسانه ماکس وبر دربارة شيوه هاي گوناگون اعمال اقتدار قانوني بهره گرفته شده است .
سپس به شرح چيستي تقدس از سوي دورکهيم و اوتو و واکاوي اهميت اشياي تقديس شده در انديشۀ باستاني و ديني ميپردازد و مفهوم زيبايي و والايي را از ديد کانت بازخواني ميکند و در پايان ، با ياري چارچوب نظري حاصل شده ، براي تحليل جايگاه موزه در جهان مدرن تلاش خواهد کرد.
همچنين ، در کنار اين مسئله ميتوان به شمار بسياري از کاخ هاي تاريخي جهان اشاره کرد که با همۀ اشياي درونشان به موزه بدل شده اند.
Walter Bendix Schönflies Benjamin (1892 – 1940) 19.
Durkheim saw religion as a system of beliefs and practices relative to sacred things, and Otto wrote about a non-rational, non-sensory experience whose primary object is outside the self.
KeyWords: Sociology of culture; Museum; Sacred object; Sanctuary; Tripartite classification of legitimate rule.