چکیده:
اعتقاد وهابیان به حجیت ظواهر آیات و روایات و برداشت از آنها بر این اساس ، دلیل اصلی نوع تفکر و عملکرد و مخالفتشان با سایر مسلمین است. استناد این فرقه به آیات قرآن و شیوه استدلالشان نیاز به تحلیل و بررسی دارد ؛ از این رو نقد استنادات آنها به آیات الهی می تواند در جهت شناخت این تفکر و شیوه های استدلال آنها موثر باشد. استفاده از نظرات پژوهشگران حوزه دین و مفسرین و محدثین شیعه و سنی در رد و تعدیل تفکر وهابی و بیان تفسیر دقیق و صحیح از آیات توحیدی در این زمینه کارساز و راهگشا خواهد بود چراکه مبنا در این نقد نه ظاهر این آیات بلکه تبیین و تطبیق آنها با سایر آیات قرآن و روایات صحیح است. بررسی دیدگاه وهابیون درمورد مفاهیمی همچون توحید و شرک و مصادیق آنها و همچنین مفهوم عبادت و چگونگی تطبیق این مفاهیم با آیات توحیدی و برداشت از آنها بر مبنای ظواهر آیات بدون درنظر گرفتن حجیت عقلی و توجه به هرگونه تفسیر و تبیین آیات -که خود مبنای قرآنی هم دارد - نمایی از شیوه غلط استدلالی این فرقه به دست می دهد.
خلاصه ماشینی:
این توحیدی است که آنچه را خدا برای خود در قرآن ثابت کرده، در بردارد اما مجرد یگانه دانستن خدا، یعنی اعتقاد به اینکه خدای واحد، عالم را خلق کرده است، این توحید نیست و چنین کسی موحد نیست، مگر اینکه شهادت دهد که جز او خدایی نیست و اقرار کند که تنها، خدا مستحق عبادت است وبس(حبیبی، خادم حسین، نقد و بررسی اندیشه وهابیت در مسئله توحید و لوازم آن، انتشارات مؤسسه آموزشی امام خمینی قم 1389، ص 88) محمدبن عبدالوهاب توحید را به سه قسمت ربوبی، الوهی و اسماء صفات تقسیم نموده و این سه قسم از نظر او بدین شرحند: توحید ربوبی به معنی آن است که خدای سبحان در خلق و تدبیر عالم یکتاست و با ملائکه و انبیاء و دیگر موجودات دراین امر شریک نیست اما صرف اعتقاد به این موضوع دلیل بر مسلمانی اشخاصی نیست چراکه بیشترین مردم به این مسئله اعتراف نموده و آنرا پذیرفتهاند براساس این آیه که میفرماید: «وَ لَئنِ سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ الله ...
- دیدگاه وهابیت در توحید صفاتی: در مبحث توحید صفاتی از نظر وهابیت، براساس آنچه که از آراء و فتاوی آنان بهدست میآید گرچه به احدیت و بسیط بودن خداوند تصریح دارند، اما در زمینه تنزیه خدا از جسمانیت و تشبیه نمودن باریتعالی به خلق، بهدلیل وجود برخی آیات و روایات وحمل آنها بر ظاهر و نیز به این دلیلکه در مورد آنها هیچگونه تأویل و تفسیر را نمیپذیرند، دچار تناقض شده و صفات را با توجه به معنای لغوی آنها- هرچند در شأن باریتعالی نباشد- بر همان معانی ظاهری حمل میکنند.