چکیده:
پرسش اصلی این مقاله آن است که رابطه جنسیت با درک از درد و مواجهه با آن چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش از رهیافت داده بنیان و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. حجم نمونه 34 نفر بود که با نمونه گیری هدفمند و نظری در دو محله تعاون و سعدی در شهر سمنان انجام شد. یافتهها نشان دادکه مقوله درد در چهار پارادایم سنتی (رفتار بهداشتی سنتی)، بدن زیبا و متناسب (رفتار بهداشتی مدرن)، بدن به مثابه ابزار، بازگشت به طبیعت (رفتار سلامتی پسامدرن) شناسایی شد. از نظر زنان به ویژه در پارادایم سنتی و بدن به مثابه ابزار بسیاری از دردها طبیعی بوده و کاملا زنانه است. آنان این دردها را تحمل میکنند. مردان به درد طبیعی باور ندارند. درد تحمیلی بین هر دو جنس دیده میشود. درزنان فهم تحمیلی از درد وجود دارد و آنرا به ماهیت زنانه خود مربوط میدانند؛ اما مردان درد تحمیلی را با نقش نانآوری خود مرتبط میدانند. زنان در پارادایم بدن زیبا و متناسب دردهای زنانه را تحمیلی میدانند و سعی میکنند در مقابل آن مقاومت کنند. زنان در پاردایم سنتی درد زنانه را طبیعی دانسته، آنرا پذیرفته و تحمل میکنند. در پاردایم بازگشت به طبیعت نیز درد انکار شده و به مثابه نوعی آگاهی تلقی میشود.
The precise question in this article is how is sex related to understanding pain and how to deal with it? To answer this question, Grounded Theory and Semi-structured Interview Techniques were used. The sample includes 34 people who live in two neighborhoods of Taavon and Sadi in Semnan city. Targeted sampling and theoretical sampling were used for sample selection. Findings showed that the types of pain were identified in four paradigms (traditional health behavior), beautiful and fit body (modern health behavior), the body as a tool, and return to nature (postmodern health behavior). For women, especially in the traditional paradigm, the body as a tool of many pains is natural and completely feminine to endure. Men do not believe in natural pain. Imposed pain is seen between the sexes. In women, the imposed pain is more severe and is related to their feminine nature, but men associate the imposed pain with their breadwinner role. In the paradigm of a beautiful and well-proportioned body, women consider women's pain to be imposed, accept and endure the pain. In the paradigm of returning to nature, pain is also denied and is considered as a kind of consciousness.
خلاصه ماشینی:
جنسيت ، فهم از درد و رفتار بيماري مطالعه اي در شهر سمنان سهيلا عليرضا نژاد* ، آذر درويش ** تاريخ دريافت :١٣٩٩/٩/٢٠ تاريخ پذيرش :١٣٩٩/١٢/١٢ چکيده پرسش اصلي اين مقاله آن است که رابطه جنسيت با درک ازدرد ومواجهه باآن چگونه است ؟ براي پاسخ به اين پرسش از رهيافت داده بنيان و تکنيک مصاحبه نيمه ساخت يافته استفاده شد.
اگر مردان سعي ميکنند رفتارهايي مردانه داشته و زنان نيز تلاش ميکنند رفتاري زنانه از خود نشان دهند؛ اين موضوع تحت تأثير باورها و عقايدي است که معرف جنسيت بوده و جامعه نيز آن را تقويت ميکند (همان، ٥٨).
مشارکت کنندگان در اين پژوهش درک از درد را در شرايط مختلف ، به نحو متفاوتي به نمايش ميگذارند که در ادامه به آنها اشاره ميشود: زيرمقوله ها با توجه به يافته ها و روش پژوهش ، لازم است مقوله اساسي درد و زيرمقوله هاي مربوط به آن، پيش از شناخت نوع درد که در هر پارادايم ظاهر ميشود؛ روشن شود.
نکته مهم آن است که براي برخي از زنان- به ويژه مسن ترها- درد طبيعي و تحمل آن به مثابه عامل پيشگيري از بيماريهاي جديتر تلقي ميشود.
نکته مهم آن است که تحمل اين درد، طبيعي تلقي شده و درعين حال به ويژه درباره زنان مسن تر بايد پنهان ميشد.
نکته مهم اين است که همراه با تغيير رويکرد زنان جوانتر درباره طبيعي تلقي کردن درد، مقاومت آنان در برابر تحمل اين درد بيشتر شده و ميزان درد تحميلي ظاهرا کاهش مييابد.