خلاصه ماشینی:
١٤)هنگامي که برگهاي خزان را مي ريخت بر زمين باد وز کوه ، ابر سنگين بر ده فرو مي افتاد وقتي که «شيخ الاسلام » آواز زيباي خود را سر مي داد سخن هاي حسرت آور، بر دلها مي نشستند درختان هم به نماز خدا، قامت مي بستند ١) مترجم در مصراع ١، کلمۀ «يارپاق ـ برگ » را به «برگهاي خزان » ترجمه کرده اســت ؛ در حالي که کلمۀ «خزان » در متن اصلي ، به «يئل ـ باد» اضافه شده نه به «يارپاق ـ برگ ».
٣) استفاده از فعل «جريان داري » به جاي «آخارسان ـ جاري هستي » هرچند اشتباه نيست ولي بيشــتر در متون علمي به کار مي رود تا در متون ادبي ؛ مترجم صرفا براي قافيه کردن کلمۀ «جريان » با «حيران » اين ترکيب را به کار برده است ؛ در ضمن ، کلمۀ «حيران » معادلي در متن ندارد.
٢) مصراع ٢، ترجمۀ صحيحي نيســت و بايد به شکل زير باشد: «حيدربابا، پونۀ چشمه » که در اين حالت ، پونه به چشــمه ، اضافه مي شود؛ اما در مصراع مورد بحث ، کلمۀ «کنار» را آورده که در نه تنها در متن ، معادلي ندارد بلکه متعلق به همۀ کلمات بعد از خود است .
٢) مصراع ٣، کاملا مفهومي ترجمه شده و قافيۀ «غم انگيز»، معادلي در متن ندارد و مترجم ، آن را صرفا براي هم قافيه شدن با کلمه «تبريز»، در پايان مصراع ، آورده است .