خلاصه ماشینی:
"اگرچه با هدف توسعه و گسترش مسیحیت در اروپا با دید جغرافیا به خارج از مرزهای امپراطوری روم(ایرلند،سوئد و نروژ)و به فضاهای دست نخوردهء اروپا نظیر هلند،سویس،ترول5و ناحیه هرسین6اروپای مرکزی و در شرق اروپا به دنیای اسلام نفوذ کرده بود و حتی نستوریها مسیحیت را در آسیا تا چین پیش برده و توانسته بودند بیش از 450 معبد مذهبی دایر کنند،معهذا میتوان گفت که دنیای غرب در صحنهء اندیشه و تفکرات علمی از حرکت بازمانده و حتی افول کرده بود به طوری که با برگشت به تفکر و اندیشه علمای دوره تورات،زمین چون صفحه مدوری فرض میشد که قدس[اورشلیم]در وسط آن قرار میگرفت و نقشه زمین به شکل ابتدائی رسم میشد.
این توجه باعث شد تا محاسبه عرض و طول جغرافیایی و موقعیتهای متغیر کره زمین نسبت به خورشید و سایر سیارات آنچنان مطمح نظر قرار گیرد که اخترشناسی و مشاهدات آسمانها نزد جغرافیدانان اسلامی بیش از علمای سایر بلاد اهمیت پیدا کند.
یادآوری این نکته ضروری است که بدانیم جغرافیدانان مسلمان تنها به توسعه و گسترش جغرافیا از دیدگاه خود بسنده نکردهاند بلکه با بهرهگیری از منابع موجود در کتابخانههای یونان نظیر نوشتههای بطلمیوس توانستهاند خلاء موجود بین فرهنگ عصر قدیم و جدید را پر کنند.
با توجه به این جداول بود که نقشه دنیای معلوم به نام الصورة المامونیه از طرف عالم مسلمان ابو الموسی الخوارزمی[قرن 9]و کتاب الحرکاة السماویه توسط احمد بن کثیر فرقانی و اطلس جغرافیایی باارزشی به نام صورة الاقالیم توسط ابو زید البلخی23تالیف و رسم شد."