چکیده:
یکی از مسائل بحث برانگیز حال حاضر جوامع مسئله حقوق حیوانات می باشد. این مسئله اگرچه در میان حوزه های مختلف علمی و اجتماعی موضوعی نسبتاً نوظهور است و اغلب فعالان و پژوهشگران این حوزه معتقد بر مغفول ماندن جوانب بسیاری از آن هستند، لیکن این مغفول ماندن را نباید به معنای سکوت و غفلت ریشه ای و مبنایی دانست. بلکه مسئله حقوق حیوانات از حیث مبنا و پایه، چه در مستندات فقهی و چه در میان رویکردهای فلسفی دارای مبانی محکم و کاملی است؛ که در آن ها نه تنها جوانب مختلف موضوع مغفول نمانده، بلکه حتی می توان گفت تقریباً تمام جوانب آن را پوشش داده اند. لذا مغفول ماندن برخی از جوانب این مسئله را در مقطع زمانی حال، می بایست ناشی از غفلت پژوهشگران و نیز دستگاه قانون گذاری دانست. لذا از آن جایی که پرداختن به مسئله حقوق حیوانات در ابتدا مستلزم درک صحیح مبانی و ریشه و اصالت آن است و نیز پرداختن به انواع حقوق حیوانات و ابعاد ایشان خود موضوع مستقلی برای پژوهش به شمار می آید، در این مقاله مستقلاً به بررسی مبانی و ریشه حقوق حیوانات در پرتو فقه و رویکردهای فلسفی می پردازیم تا اصلاً بدانیم که چرا گفته می شود حیوانات نیز دارای حق و حقوقی می باشند؛ و چرا باید به رعایت حقوق ایشان پایبند باشیم.
Animal rights are one of the most controversial challenges that communities are dealing with. Although it is a relatively new topic in various scientific and social fields, and most activists and researchers believe that many of it’s aspects are neglected, this situation should not be taken as rooted in silence and neglect. Rather, the challenge of animal rights has a solid basis in both the jurisprudential documentation and the philosophical and ethical approaches. In which not only are the various aspects of the subject ignored, however it can even be said to cover almost all its aspects. Therefore, the disregard of some views of this challenge at the present time should be attributed to the negligence of scholars and the legislature. Therefore, addressing the issue of animal rights first requires a proper understanding of its fundamentals and origins, as well as addressing the types of animal rights and their dimensions as an independent subject for research, in this article, we independently examine the foundations and roots of animal rights in the light of jurisprudence and philosophical approaches, to get to point why animals deserve to have rights and also should be respected by human beings.
خلاصه ماشینی:
لذا از آن جایی که پرداختن به مسئله حقوق حیوانات در ابتدا مستلزم درک صحیح مبانی و ریشه و اصالت آن است و نیز پرداختن به انواع حقوق حیوانات و ابعاد ایشان خود موضوع مستقلی برای پژوهش به شمار میآید، در این مقاله مستقلاً به بررسی مبانی و ریشه حقوق حیوانات در پرتو فقه و رویکردهای فلسفی میپردازیم تا اصلاً بدانیم که چرا گفته میشود حیوانات نیز دارای حق و حقوقی میباشند؛ و چرا باید به رعایت حقوق ایشان پایبند باشیم.
شایان ذکر است که نه تنها پذیرش حقوق گوناگون برای حیوانات دارای مبنای روایی است، بلکه در روایات به ضمانت اجرایی اخروی این حقوق، در قالب حساب و کیفر، حتی در روابط میان خود حیوانات با یکدیگر نیز اشاره شده است؛ و میتوان گفت که حساب و کیفر حیوانات و محشور شدن ایشان در قیامت، علاوه بر مبنای قرآنی دارای مستند و مبنای روایی نیز میباشد.
به دست ما رسیده اند؛ که پیدایش همگی آنها در گرو وجود و درک همین مبنای فلسفی است؛ و نتیجه بررسی مبانی گوناگون حقوق حیوانات، نشان دهنده این است که آیات، روایات، حکم عقل، بنای عقلا و نظرات دانشمندان، در عین حال که خود مبنایی فقهی به شمار میآیند، مبنایی فلسفی نیز هستند و همگی نشأت گرفته از پذیرش «ادراک» برای حیوانات میباشند.
به عنوان مثال، خود آیات قرآن نیز پیش از آن که دلیلی فقهی به شمار آیند، دلیلی فلسفی هستند؛ زیرا از تفاسیر موجود روشن است که خداوند یکتا حیوانات را از قدرت ادراک برخوردار کرده و ایشان را صاحب درک و شعور میداند؛ در غیر این صورت برای ایشان حقوق مختلف در نظر نمیگرفت و آنها را در روز قیامت مورد حساب و رسیدگی واقع نمیکرد(رفیعی طباطبائی، 1397، 57).