خلاصه ماشینی:
"تعزیهخوانی که مرگ خود را در عاشورا انتخاب کرد یک تعزیهخوان ملکانی قرار بود به صورت فرضی در برنامه تعزیهخوانی به شهادت برسد که در هنگام ایفای نقش بر اثر عارضه قلبی از دنیا رفت.
ما را وادار به گدایی میکند زنی در شکایت از همسرش به مراجع قانونی گفت: شوهرم نمکی است.
در این هنگام چند رهگذر مسلح متوجه سر و صدایی در اطراف خود میشوند و به خیال آنکه حیوانی وحشی در نزدیکیشان قرار دارد به سمت شکارچی شلیک میکنند و او را به قتل میرسانند.
دزد سادهلوح مردی که به اتهام تلاش برای سرقت از یک بانک بازداشت شده میگوید:از چندی پیش با یک رمال آشنا شدم که ادعا میکرد قادر است با رمل و اسطرلاب کارهای محیرالعقولی انجام دهد.
پدر محمد میگوید:این گرگ،رنگش با گرگهای محلی فرق داشته و تقریبا سفیدرنگ بوده و حتی قلادهای به گردن داشته است."