چکیده:
به سبب چالشهای فراوان در ترجمه انواع متون، بهویژه ادبیات داستانی معاصر، نقد کیفی محصول ترجمه، جایگاه ویژهای در مطالعات ادبی دارد. هدف از جستار حاضر، کاربستِ الگوی گارسس در سطح معنایی-لغوی برای نقد معادلگزینی دومترجم انگلیسی (کاستلو و بشیری) بوفکور است. مدل گارسس شامل تعریف، تعادل فرهنگی یا کاربردی، اقتباس، بسط، قبض دستوری، معادلیابی عام در برابر خاص یا برعکس، و ابهام است. طبق یافتههای پژوهش، مشخص شد لحاظ نمودنِ چهار مؤلفۀ جدید برای تحلیل دادهها، کاملاً ضروری است. همچنین، مشخص شد در حالی که شاخصۀ «ابهام» در ترجمه هیچ یک از مترجمان نمود نیافته، مؤلفه «اقتباس» بالاترین بسامد را داشته است. ضمنا شاخصۀ «حذف» در ترجمه بشیری نمود نیافته، در صورتی که در ترجمه کاستلو، دستکم در دو مورد مهم، حذفیات مشاهده شد. در مجموع، ویرایشهای مکرر بشیری طی سالیان متمادی و دسترسی او به ترجمه کاستلو را میتوان عواملی مهم در کیفیت ترجمۀ وی دانست.
Due to the challenges translators usually encounter while dealing with contemporary literary texts, assessment is considered to be a significant issue in literary studies. The paper aims at criticizing equivalent choice of Costello and Bashiri (translators of Hedayat’s Blind Owl) based on the semantic-lexical level in Garces’ Model. The model consists of: Definition, Cultural (or functional) equivalence, Adaptation, (Grammatical) Expansion, Grammatical reduction, General versus particular or vice versa, and Ambiguity. Findings revealed the requirement of adding four more items to the model. Moreover, it was found that while Ambiguity had no occurrence in the corpus, Adaptation had the highest frequency. Furthermore, Bashiri never resorted to Deletion, while in Costello’s work two cases of this type were detected. In general, Bashiri’s quality of translation was recognized to be influenced by the translators’ frequent revision of his translation, as well as his access to Costello’s work.
خلاصه ماشینی:
هدف از جستار حاضـر، کاربسـتِ الگوی گارسس در سطح معنایی-لغوی برای نقد معادل گزینی دومترجم انگلیسـی (کاسـتلو و بشیری) بوف کور است .
٢. پیشینۀ تحقیق غضنفری (١٣٨٥) به نقد ایدئولوژیک ترجمه کاستلو پرداخته و با اذعان بـه ایـن کـه راهکـار تفصیل و تغییر عاملیت ، بیشترین تواتر را در میـان تصـرفات متـرجم داشـته اسـت ، تصـریح کرده که این موارد «شاهدی برحرکت مترجم در مسیری متفاوت با ایـدئولوژی کلـی حـاکم بر متن اصلی» است (١٣٨٥: ٨٧).
افروز (١٣٩٥) نیز با تمرکز بر بوف کور به بررسی نقش مترجمان بومی و غیـر بـومی در حفظ هویت ملی پرداخته و نتیجه گیری کرده که مترجم بومی در این خصوص نقـش بسـیار پررنگ تری داشته است .
نظری و جلالی حبیب آبادی (١٣٩٧) با تکیه بر مدل ایویر به بررسی معادل گزینی عناصـر فرهنگ -محور بوف کور در ترجمۀ عربی این رمان پرداخته اند.
متقیزاده و نقیزاده (١٣٩٦ب ) نیز بر اساس مدل گارسس به ارزیابی ترجمۀ عربـی پیـام رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران به مناسبت موسم حج سال ١٣٩٥ پرداخته و دریافته انـد کـه مواردی همچون «اقتباس و معادل یابی واژگانی »، «قبض و بسط واژگـان در زبـان مقصـد» و استفاده از کلمات «عام در برابر خاص و برعکس » از عمده ترین مشکلات این حوزه است .
در جدول ١، داده های مستخرج از بوف کور و معادل آنها در ترجمۀ انگلیسـی بشـیری و کاستلو ارائه شده است .
در ایـن خصوص ، آشنایی عمیق بشیری با فرهنگ و زبان فارسی در فرایند معادل گزینی دقیق بـه وی کمک شایانی کرده است .