چکیده:
با شروع جنگ جهانی دوم و خروج رضاشاه از کشور، در دهۀ بیست فضای نسبتاً باز سیاسی و اجتماعی در ایران شکل گرفت. با شروع فعالیّتهای احزاب، مجلات ادبی با رویکرد تازهای منتشر شدند و نخستین کنگرۀ نویسندگان ایران تشکیل شد. مجموع این عوامل در کنار یکدیگر بستری مناسب را برای رشد نقد ادبی فراهم آوردند. امروزه که با گذشت زمان بهتر میتوان تحوّلات آن دوره را ارزیابی کرد به وضوح قابل مشاهده است که تفکر چپگرایانه عنصر غالب نقد ادبی در دهۀ بیست است به گونهای که دو جریان دیگر نقد ادبی در آن دوره، یعنی نقد دانشگاهی و نقد رمانتیک نیز از آن متأثر میشوند. علاوه بر نقد ایدئولوژیک که نمایندۀ شاخص آن در این دهه احسان طبری بود و در کنار او باید از مرتضی کیوان نیز نام برد، نقد دانشگاهی نیز که بر پایۀ نگاه علمی مستشرقان به متون کلاسیک ادبیات شکل گرفته بود در این دوره ظرفیتهای تازهای را تجربه کرد. نمایندۀ شاخص این جریان در دهۀ بیست فاطمه سیاح بود. جریان دیگر نقد که تا حدی تازه نفس بود و محصولِ جدال هواداران سبک کهنه و نو محسوب میشد نقد رمانتیک بود. نمایندۀ شاخص این جریان در دهۀ بیست نیمایوشیج بود. برای شناخت بیشتر جریانهای نقد این دهه، آثار نمایندگان شاخص آن بررسی و تحلیل شده است و به دلیل تأثیرگذار بودن مرتضی کیوان به نقدهای او نیز اشاره و نشان داده شده است که چگونه این افراد مروّجان نقد ادبی جدیدی در ایران شدند که نخستین تلاشها برای شکلگیری آن از مشروطه آغاز شده بود. روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است.
The Flourishing of Literary Criticism in the Twenties With the onset of World War II and the departure of Reza Shah from the country, a relatively open political and social atmosphere was formed in Iran in the 1940s/1320s (A. H (. As the activities of the parties began, literary journals were published with a new approach and the "first Iranian Writers' Congress" was convened. Taken together, these factors provided a good basis for the development of literary criticism. Today, with the passing of time, one can better appreciate the developments of that period, and it is evident that leftist thinking was the dominant element of literary criticism in the twenties, such that the two other streams of literary criticism at that time, namely, academic criticism. And romantic criticism were also affected by it. In addition to the ideological criticism that was characteristic of Ehsan Tabari and also Morteza Keyvan during this decade, the academic criticism based on the scholarly approach of the Orientalists to Persian classical literary texts in this period provided new capacities. A prominent representative of this trend in the twenties was Fatemeh Sayyah. Another stream of criticism, which was relatively a new approach emerging from the controversy of old and new trends, was romantic criticism. A prominent representative of this trend in the twenties was Nima Yushij. In order to understand more about the critical approaches of this decade, the works of its prominent representatives have been reviewed and analyzed; moreover, due to his unquestionable influence, the works of Morteza Keyvan have been mentioned, and it is discussed how such individuals became the proponents of a new literary criticism which had begun in the constitutional period.
خلاصه ماشینی:
برای شناخت بیشتر جریـان - های نقد این دهه ، آثار نمایندگان شـاخص آن بررسـی و تحلیـل شـده اسـت و بـه دلیـل تأثیرگذار بودن مرتضی کیوان به نقدهای او نیز اشاره و نشان داده شـده اسـت کـه چگونـه * استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه خوارزمی (نویسندة مسئول )، shadrooy@khu.
جریان نقد دانشـگاهی کـه بـا تکیـه بـر کوشـش هـای مستشرقان در دورة رضاشاه شکل گرفته بود، نمایندة شاخص آن در این دهـه فاطمـه سـیاح است .
شاید در دهۀ بیست افراد دیگری نیز در زمینۀ نقد ادبـی فعالیـت هـایی داشته اند؛ اما با توجه به محدودیت های نوشتن یـک مقالـه ؛ سـعی شـده اسـت تـا بـه جـای بررسی نقد تک تک منتقدان ، به جریان های مهم و اصلی نقد پرداخته شود و با تکیه بـر ایـن اصل ، نقدهای چهره های تأثیرگذار هر جریان بررسی و تحلیل شوند.
بـا توجـه بـه اوضاع دهۀ بیست و گسترش اندیشه های سوسیالیستی در ایران بر اثـر فعالیـت هـای حـزب توده ، او بیش از پیش به دیدگاه چپ گرایانه نزدیک میشود و این تفکر، رگه های پررنگـی از نقد او را به خود اختصاص میدهد.
نیما در مقدمه ای کـه سـال هـا بعـد بـه درخواسـت ابوالقاسم جّنتی عطایی بر این مقالات نوشته است آن ها را حاصل چند شب کار متوالی مـی- خواند و دربارة ارزش مقالات میگوید «نهُ پر خوب و نهُ پر بد» اسـت (یوشـیج ، ١٣٦٨: ١).