چکیده:
الگوهای جدید زندگی از یکسو و نیروهای مداخلهگر مانند سیاستهای داخلی و خارجی، تحولات اقتصادی، تحولات ایدئولوژیک از سوی دیگر، بر ساختار و نقش فضاهای جمعی در طول تاریخ، تأثیر داشته است. روند شکلگیری و تکامل فضاهای جمعی را میتوان اغلب، تابع الگویی تدریجی و حاصل پیشرفتهای فرهنگ شهرنشینی دانست. چنین به نظر میرسد که در تاریخ شهرنشینی ایران تا دوران صفویه، این فضاها در دو مقطع، به نوعی، دچار دگردیسی و تغییرات آشکار شدند. پژوهش حاضر تحقیقی تاریخی است و در آن به توصیف و تحلیل منابع مکتوب پرداخته خواهد شد و میکوشیم تا این تحولات اساسی را در کمّیت و کیفیت فضاهای جمعی در قرون اولیۀ پس از اسلام و عصر صفوی معرفی کنیم. به نظر میرسد که میتوان این استحالۀ فضایی و کارکردی در فضاهای جمعیِ شهری در این دو دوره را حاصل دگردیسی در فضای ایدئولوژیک در قرون اولیۀ پس از اسلام و فضای سیاسیِ ایران در عصر صفوی دانست.
The public space has been altered over the course of history. Many factors such as politics, economy, government, religion, etc., could impact the forms and functions of public space. The gradual evolution of public space could be understood as a consequence of urbanization development. However, it seems that through the history of urbanism in Iran, until the end of the Safavid era, the urban texture in public space has experienced major shifts during two historical periods: the early centuries of Islam and the Safavid era. In this paper, by adopting a historical method, the concept of public open space on a city-scale and its urban role have been theoretically studied. As a result of this study, we found that significant transformation in the forms and functions of public space, during the early centuries of Islam and the Safavid era, was under the influence of political and ideological transformation in Iranian society.
خلاصه ماشینی:
اگرچه در ادبيات شهرسازي در بيشتر موارد منظور از فضاهاي جمعي ٤ همان فضاهاي عمومي است (مانند Kurniیwیti؛ ترکمان ، قائد و شمتوب ؛ براتي ، خادمي )، در مقالۀ پيش رو فضاهاي جمعي به آن قسم از فضاهاي عموميِ شهر اطلاق ميشود که نه تنها در دسترس عموم شهروندان قرار دارند، بلکه محلّي براي انجام فعاليت هاي خلّاقانه ، تفريح و تعاملات اجتماعي نيز هستند.
Cیrmonی به ساير گونه هاي فضاهاي شهر انعطاف پذيرترند و بنابر اين ، در زمان تغييرات سياسي ، نظامي و کارکردي به عنوان ابزاري مناسب عمل ميکنند (٦٦٠ ,Jیcob یnd Hellstrom).
ميزان و شکل انتخاب افراد براي حرکت و گردش چشم محصوريت /گشودگي/ در ميان فضاها که ميتوان آن را بر دو نوعِ بصري و Norberg-Schulz, Punter, نفوذپذيري Montgomery, Steele فيزيکي تعريف کرد(٨١ :٢٠١٠ ,Cیrmonی) مقياس نسبت ارتفاع و پهناي فضا با ابعاد انساني Montgomery, Norberg- Schulz, Steele تناسبات Zucker, Norberg-Schulz نه لزوماً ساختارهايي عظيم بلکه عناصر فيزيکيِ به نشانه هاي شاخص خصوص و يا حتي يک موقعيت ويژه در زمينه يک فضاي ,Zucker,Montgomery Ewing یnd Hیndy شهري مبلمان شهري Punter 1.
به طور مثال، در شهر شيراز به اين سبب که ميدان شهريِ عظيم وجود نداشت ، حتّي در دوره هاي تاريخيِ بعدي (عصر اتابکان ) مسجد جامع نو با حياطي به مساحت حدودًا ٢٠٠٠٠ متر مربع احداث ميگردد که کارکرد فضاي شهريِ عمومي داشته است (شکل ٢) (رنجبر و ديگران، ٣٧).
گرچه شکل گيري و نقش ساختاريِ ميادينِ شهري در سازماندهيِ فضاهاي شهري در اين عصر نيز تابع الگويي تدريجي است ، به نظر ميرسد جنبۀ نظامي و بازرگاني ميدان، معمولاً بر ديگر جنبه هاي آن به عنوان فضايي جمعي دراين دوران فايق بوده است .