چکیده:
اندیشه های سیاسی فقها بدون توجه همزمان به این دو اصل مهم یعنی؛ واقعی تهای
عینی و محیطی که فقیه در آن به اندیشه ورزی می پرداخته و همچنین افکار و
آرمانهایی که فقیه در ذهن می پرورانده، قابل فهم و درک نمی باشد. از این رو این
مقاله برآن است تا برای بر رسی بهتر، اندیش ههای سیاسی فقها را به دور ه های
متفاوت تقسیم بندی کند که در ذیل هر دوره تعدادی از فقها قرار می گیرند که
اندیشه های آنان به هم نزدیک تر باشد . این دوره ها عبارتند از : الف) دوره رویکرد
به سلطان عادل ب ) دوره مشروعیت دادن به سلطان عادل ج ) دوره رو یکرد به
حکومت مشروطه د) دوره جمهوری اسلامی
خلاصه ماشینی:
مسئله جديد از اين قرار بود که چگونه مي تـوان بـين آرمـان شيعه در ارتباط با حکومت يعني مشروع بودن اقامه حکومت توسط تنها معصوم ، و شرايط و مقتضيات موجود هماهنگي و تطابق برقرار کرد؟ به عبارت ديگر چگونه مي تـوان ميـان حکومت غير معصوم (شاه ) که مشروعيتي در انديشه آرماني نـدارد، از يکطـرف و خـدمات شاهان شيعه مذهب صفويه در گسترش و ترويج آيين تشيع و حمايت از آن ، از طرف ديگر جمع بست ؟ در پاسخ به اين مسئله اکثر فقها اين دوره با فرق گذاشتن ميان سـلطان جـائر و عـادل ، سلطنت پادشاهان عادل را در خارج از محدوده شرعيات به رسميت شناختند و همکـاري با اين پادشاهان را در جهت اداره امـور شـرعي جـايز و بلکـه در برخـي مـوارد واجـب دانسته اند و حتي برخي از مناصب از جمله قضاوت و شـيخ الا سـلامي و صـدارت را در حکومت اين پادشاهان بر عهده گرفتند.
(همان ) به طور کل در اين دوره سعي و تلاش انديشه سياسي فقهاي شيعه بر اين قرار دارد تا نيازها و خلاءهاي تئوريک نظام سياسي مبتني بر ولايت فقيـه را کـه بـا پيـروزي انقـلاب اسلامي در ايران با رهبري فقيه عاليقـدر شـيعه ، عينيـت يافتـه ، برطـرف کنـد، و همچنـين راحلهايي را براي چالشهاي پيش روي نظام سياسي ، ايجاد کند تـا نظـام بتوانـد در مقابـل تئوريهاي رقيب مطرح در سطح بين الملل ، که از هر سو مورد هجمه آنها واقع مي شـود، بـه ميسر خود ادامه دهد، و به اهداف بلند مدتي که در قانون اساسي جمهوري اسـلامي بـه آن اشاره شده دست يابد.