چکیده:
اصولاً گذار، پدیدهای رایج در سیستم بینالملل از زمان پیدایش آن میباشد. جدا از سیستم بینالملل، گذار در مناطق نیز قابلیت تبیین دارد. در حال حاضر یکی از مناطقی که شدیداً تحت تأثیر وضعیت گذار قرار دارد، خاورمیانه است و دو بازیگری که بهشدت از این پدیده متأثر هستند، ایران و عربستان میباشند. بنابراین پژوهش حاضر با بهرهگیری از تئوری «گذار قدرت»، سعی به تبیین راهبردهای سیاست خارجی در وضعیت گذار قدرت و در روابط ایران و عربستان دارد. بدین منظور، پرسش پژوهش این است که «راهبرد بازیگران در وضعیت گذار قدرت و راهبرد ایران و عربستان بهعنوان مطالعۀ موردی، مبتنی بر چه اصولی میباشد؟». در پاسخ به پرسش مذکور این فرضیه مطرح میشود که راهبرد بازیگران در وضعیت گذار قدرت با توجه به محوری و پیرامونی بودن بازیگران و نوع ساختار گذاری که در آن درگیر میباشند، شکل میگیرد. در ادامه، پژوهش با مفروض پنداشتن وضعیت گذار در خاورمیانه به راهبردهای ایران و عربستان در وضعیت گذارگونۀ خاورمیانه پرداخته است.
Basically, transition is a common phenomenon in the international system since its emersion. Apart from the international system, transition ability also be explained in the regions. Currently, one of the areas that most affected by the situation transition is the Middle East, and the two actors most affected by this phenomenon are Iran and Saudi Arabia. Therefore, the article with using the theory of "power transition", tries to explain the foreign policy strategies in situation of power transition and in the relations between Iran and Saudi Arabia. In this regard, the research question is based on "what principles is governor on strategy of the actors in situation the transition of power and the strategy of Iran and Saudi Arabia as a case study?" In answer to the above question, this hypothesis proposed that the strategy of the actors in situation the transition of power is formed according to the centrality and periphery of the actors and the type of structure transition in which they are involved. Continuation, the research with supposing assumption the transition situation in the Middle East, discusses with the strategies of Iran and Saudi Arabia in the transitional situation of the Middle East.
خلاصه ماشینی:
بهطور کلی ادبیات مربوط به این حوزه را میتوان به سه دسته؛ یعنی ادبیاتی که به گذار قدرت در سیستم بینالملل میپردازد (Modelski & Thompson, 1989; Organski, 1958; Organski & Kugler, 1980; Gilpin, 1981)، ادبیاتی که سیاست خارجی را در وضعیت گذار قدرت بررسی میکند (قاسمی، 1397Kugler & Zagare, 1990; Lee, 2006; Chan, 2007; Lebow & Valentino, 2009; Kausch, 2015; Lacroix et al.
این پژوهش بهمنظور پاسخ به پرسش یاد شده با تمرکز بر روش تحلیل چند سطحی از مدل گذار قدرت برای تبیین وضعیت منطقه بهره میبرد و با روش قیاسی مدل ساختار گذار سلسلهمراتبی نامنظم را برای تبیین تحولات منطقه پیشنهاد و بهمنظور تبیین کارآمد پدیدهها در منطقه سعی در ترکیب آن با گذار شاخهای (قاسمی، 1397) دارد و در ادامه با هدف کاربردی بودن به راهبردهای ایران و عربستان در منطقۀ خاورمیانه پرداخته و با روش مقایسهای راهبردهای دو کشور را با توجه به تئوری گذار تبیین میکند.
ک: قاسمی، 1397؛ قاسمی، 1389؛ Barbarási & Albert, 1999; Watts & Strogatz, 1998).
7. شاخهای شدن نظم در خاورمیانه و پیدایش گذار شاخهای در روابط ایران و عربستان اصولاً در سیستم آنارشیک محور بینالملل، بازیگران در رقابت دائمی با یکدیگر برای حفظ بقاء و امنیت میباشند و قدرت آنها تعیینکنندۀ میزان برتری و موفقیت آنها در کسب و دستیابی به اهداف خود میباشد.
com/China-the-US-and-the-Power-Transition-Theory-A-Critique/Chan/ p/ book/9780415440240.
Saudi Arabia and Iran: Sectarianism, a Quest for Regional Hegemony and International Alignments, Syracuse University Honors Program Capstone Projects.
When are Power Shifts Dangerous?: Military Strategy and Preventive War. Journal of International and Area Studies, Vol. 13, No. 2 .