چکیده:
نظام بین الملل چندقطبی ای ست که فراتر از نیت بازیگران بازسازی میگردد و جهان نمیخواهد هژمونی یک قدرت برتر را بپذیرد. از 1991جهان پسا کمونیست، آمریکا میکوشد پارادایم مطلوبی برای نظام بین الملل باشد. ایجاد مناقشه در اوکراین، تنش در روابط با روسیه، ایجاد بحران در مناطق آمریکا، خاورمیانه، اروپا، خلیج فارس و فشار بر ایران با هدف افزایش هزینه و کاهش درآمد و مقابله با جریان انتقال انرژی از ایران، همگی برای سلطه بر ذخائر انرژی جهان، صورت میگیرد. خط لوله انرژی عامل بحران در روابط روسیه اوکراین موجب اختلاف با اتحادیه اروپاست و برای رفع وابستگی بیش ازحد به روسیه، آمریکا طرح خط لوله با باکو را ارائه کرد. عدم تطابق کانونهای تولید و مصرف منابع انرژی، زمینه شکلگیری چگونگی انتقال انرژی ایجاد گردید. تلاش ترکیه بعنوان کشور غیرنفتی و معبر میتواند یک نمونه بین المللی باشد. ایران باید همواره با تلاش مضاعف و بهره گیری از موقعیت ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیک و قرار گرفتن در موقعیت هارتلند، ریملند و بیضی انرژی با استفاده از ابزار دیپلماسی خطوط لوله انتقال انرژی، میزان تولید خود را به حداکثر برساند. از این جهت دیپلماسی و ابزار دیپلماتیک میتواند حضور و حفظ جایگاه ایران در نظم بین الملل را مستحکم نماید. دیپلماسی خط لوله، بکارگیری ابزارها و دانش سیاسی نفت وگاز اعم از عرضه، تقاضا، تبدیل و انتقال، حرکتی هدفمند، بلندمدت و دارای قوانین خاصیای ست که درصدد ایجاد و حفظ امنیت انرژی کشورهاست. برخورداری از یک چارچوب دیپلماتیکی قوی وکارآمد، میتواند زمینه موفقیت درفضای جهانی را فراهم آورد، بنابراین دیپلماسی بازی همه یا هیچ نیست.