چکیده:
پیوند و خویشی در میان شعر و موسیقی، به درازای زندگانی بشر سابقه دارد و
شاعرانی که به حوزه های علم موسیقی عالم بوده اند و اشعار خود را با نغمات
و الحان توام می کرده اند، شعر آنها بیشتر در دل شنوندگان تاثیر گذاشته است .
شهریار از جملة شاعرانی است که به آموزه های علم موسیقی اشراف کافی
داشته و آلات مختلفی از جمله ساز و سه تار می نواخته و هم با بسیاری از
بزرگان موسیقی عصر خود دوستی و رفاقت داشته است؛ لذا موسیقی با تمام
زوایای آن از قبیل: آلات، اصطلاحات و موسیقی دانان بزرگ در شعر وی جلوة
خاصی یافته است. در این مقاله سعی شده است تا کم وکیف موسیقی و میزان
تاثیر آن در شعر شهریار مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
شهريار از جملة شاعراني است كه به آموزههاي علم موسيقي اشراف كافي داشته و آلات مختلفي از جمله ساز و سهتار مينواخته و هم با بسياري از بزرگان موسيقي عصر خود دوستي و رفاقت داشتهاست؛ لذا موسيقي با تمام زواياي آن از قبيل: آلات، اصطلاحات و موسيقيدانان بزرگ در شعر وي جلوة خاصي يافته است.
3 همانطور كه گفته شد شهريار خود سهتار مينواخت و به دليل دوستي و مصاحبت با برخي از بزرگان موسيقي دوران خويش به اصطلاحات و هويت ملي و ايراني در اشعار استاد شهريار، محمدتقي سبكدل، ص 7.
در اين مقاله كوشش شده است تأثير موسيقي در شعر شهريار و آگاهي وي از هنر موسيقي و توانايي او در نواختن سازهاي مختلف همزمان با سرودن اشعار زيبا و دلپذير وي، همچنين آشنايي او با اصطلاحات، آلات و استادان بزرگ موسيقي زمان خويش مورد تحقيق و بررسي قرار گيرد.
تار جانان در پيش او مانده تا يار و همدم شبهاي تار او باشد و او اين تار را بر روي ديده و دل ميگذارد و آن را عزيز و گرامي ميدارد، وجه مشترك هر دو ناله و زاري است بنابراين يار خوبي براي هم هستند، از طرفي تار جانان مدتها با طرة معشوق همنشين بوده پس خوشبو و معطر است، شهريار خود را به اين تار مشابه ميداند زيرا هم سينة او همچون تار سرشار از ناله و زاري است و هم كاسة تار همانند سر او پر از آه و سوداست و گاهي آه او ميتواند سوز نالة تار را بيشتر كند او حتي در جايي اثر نالة تار را به اندازة اثر شعر خود ندانسته اما در پايان تار معشوق را سواي تارهاي ديگر عالم قلمداد و نالة آن را به منزلة صداي خدا تلقي كرده.