چکیده:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش هوش های چندگانه در تفکر استراتژیک, از لحاظ هدف در گروه تحقیقات کاربردی و از
لحاظ روش اجرای تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی آماریمطالعه حاضر کلیه روسا و معاونین اداره کل و
مناطق آموزش پرورش استان به تعداد۱۹۰ نفر می باشد. حجم نمونه تحقیق ۱۰۸ نفر و با استفاده از جدول مورگان و روش
نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد . برای گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش های چندگانه گاردنر و هیچ(۱۹۸۹) و
پرسشنامه تفکر استراتژیک کاظمی و نارانوجا(۲۰۱۵) استفاده شد . پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب ۰/۷۲۱ و
۰/700 به دست آمد.
جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده گردید. نتایج آزمون همبستگی پیرسون
نشان دادکه : مجموع هوش های چندگانه در تفکر استراتژیک مدیران نقش مثبتی ندارد و تنها هوش طبیعت گرا درتفکر
استراتژیک مدیران نقش مثبت و معناداری دارد.
خلاصه ماشینی:
در چنين شرايطي بي شک مديران سازمان ها و بنگاه ها ميبايست توان خود را در مقابله با اين مشکلات و حل آنها افزايش دهند در اين راستا علاوه بر توان مديران در پاسخگويي به تحولات و تفکر استراتژيک سازمان ها و برنامه هاي آنها نقش بسزايي در اين فرايند دارند به طوري که يک برنامه ريزي استراتژيک موفق مبتني بر تفکر استراتژيک مديران ميتوانند به افزايش توان ضريب رقابتي و در نهايت بقاي آنها در فضاي رقابتي امروز کمک نمايد (پورصادق و يزداني، ١٣٩٠)، از ديدگاه مينتزبرگ ، تقويت تفکر استراتژيک ، به تدوين استراتژيهاي بهتر منجر ميشود، او معتقد است مديراني که مجهز به قابليت تفکر استراتژيک هستند قادرند، ساير کارکنان را به يافتن راهکارهاي خلاقانه براي موفقيت سازمان ترغيب کنند (مينتزبرگ ،١ ١٩٩٤).
محققين هدف خود را از اين پژوهش بررسي رابطه هوش هاي چندگانه هاوارد گاردنر (هوش ميان فردي، ،هوش حرکتي/جسماني، هوش بصري/فضائي) و مهارت تفکر استراتژيک مديران و دبيران شهرستان مانه و سملقان بيان کرده اند.
روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بوده است و جامعه آماري شامل ٢٠٠ نفر بوده که تعداد١٢٧ نفر به روش تصادفي ساده انتخاب شده است ، در گردآوري داده ها از دو پرسشنامه استاندارد هوش هاي چندگانه و مهارت تفکر استراتژيک استفاده گرديد.
جامعه مورد مطالعه در اين پژوهش کليه مديران شرکت 221 پالايش گاز سرخون و قشم به حجم ٤٠ نفر بوده به منظور انجام تحقيق انتخاب شده و از طريق پاسخگويي به پرسشنامه هوش سازماني مدل دارل آلبرخت و پرسشنامه قدرت تفکر استراتژيک مورد بررسي قرار گرفتند.