چکیده:
ابنالکیزانی، عارف و صوفی مصری قرن پنج هجری است. او به عنوان فقیه و عارف بر شعر نیز دستی داشته، اما فقط تعداد اندکی از اشعار او برجای مانده است. از آنجایی که شعر یکی از راههای بیان حقایق بیان ناپذیر عرفانی است سعی شده است در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیل، اشعار ابنالکیزانی از این بُعد، مورد بررسی قرار گیرند. ویژگیهای غالب اشعار عارفان همچون؛ استفاده از نماد و کنایه، استفاده از بحور شعری مشهور، اندک بودن تعداد اشعار، مبالغه، تشبیهات خاص و تقلید در اشعار او نیز به چشم میخورد. جدای از مضامین وعظ و ارشاد که در شعر او شاهد هستیم، عشقی که در اشعار خود به بیانش پرداخته، به سه دسته تقسیم میگردند؛ اشعاری که معشوق مؤنث است، اشعاری که معشوق مذکر است و اشعاری که معشوق جمع است. حضور معشوق مؤنث را در تمام اشعار عرفانی میتوان یافت که نمودی از عشق الهی هستند. معشوق مذکر نیز میتوان به نوعی بیانگر اعتقادات مذهبی باشد و قائل بودن ابنالکیزانی به تشبیه و تجسیم میتواند در این نوع نگرش او تأثیرگذار بوده باشد اما برای جمع آوردن معشوق توجیه خاصی نمیتوان ذکر نمود. اما با این حال محتوای آنها یکیست؛ دوری و هجران و رنج معشوق، سختی عشق، اعراض معشوق و سرزنش دیگران.
Ibn Alkyzany was an Egyptian Sufi and live in the fifth century AH. He was Composing the poetry in addition to was Faqih an Sufi but only a few of his poems remain.The poetry is a way to discussing the Inexpressible fact of Mysticism and we effort to studing the Poetry of Ibn Alkizanie with this atitude by Descriptive -Analysis method.The dominant feature of his poetry that we can see in his poetry are; using of symbolism and metaphor, Using the famous meter of poem, the small number of poems, pretentiousness, Specific imagery and imitation.There are Preaching and Guidance and love the concept of his poetry but his love is to three kind. The poetries that beloved is Female or male or plural. We can see the presence of female beloved in all mystical poetry that is a manifestation of divine love. The beloved male can also be an expression of his religious beliefs; Tajsim and Tashbih, that effect at his atitude. But we can not have a logical reason for plural beloved But that's concept are similar; The distance of separation, Beloved suffering, Tough of love, Ditched of beloved and other's blame.
خلاصه ماشینی:
سؤال پژوهش در اين پژوهش ابياتي که از ابنالکيزاني به جاي مانده از لحاظ محتوايي و ادبي مورد بررسي قرار گرفته است تا مشخص شود که او چه نوع نگرشي به عشق داشته و شيوه بيان او چگونه بوده است؟ پيشينه پژوهش بررسيهاي انجام گرفته و جستجو در منابع کتابخانهاي در مورد اين شخصيت، تنها يک منبع را در اختيار نگارنده قرار داد و آن کتاب «ابنالکيزاني (الشاعر الصوفي المصري حياته و ديوانه)» نوشته علي صافي حسين است که نويسنده در آن به صورت کلي به بيان شرايط دوره ابنالکيزاني، زندگي، شعر و برخی ويژگيهاي شعري او پرداخته و در پايان کتاب اشعار به جاي مانده از ايشان را ذکر نموده است.
اما بايد متذکر شد که اولا ديوان کامل او در اختيار ما قرار ندارد، ثانيا او نه شاعر بوده و نه هدفش سرودن شعر بوده است، بلکه بيان احساسات عاشقانه عارفانه و وعظ و ارشاد مردم در قالب شعر بوده است، لذا اعلام نظر قطعي به قوي و يا ضعيف بودن شعر ابن الکيزاني به دور از انصاف است و هر آنچه در ادامه براي بيان ويژگيهاي شعر ايشان آورده ميشود، به استناد ابيات و قطعات شعريست که از او بر جاي مانده است.
معشوق از شاعر دور شده است و او براي توصيف شدت سختي اين هجران، خواب به چشم نيامدن را چنين توصيف کرده است که؛ فاصلهي ميان خواب با چشمانم به اندازهي فاصلهي من و معشوقم است؛ إنّ بينَ الکَرَي و أًجفان عيني مثلَ ما بينَ وَصلَ حِبّي و بيني اغراض شعري ابنالکيزاني - وعظ و ارشاد ابن الکيزاني در شعر خود دو هدف را دنبال ميکند؛ يکي وعظ و ارشاد و ديگري اشعاري که معنايي عاشقانه و عارفانه دارند و در واقع بيانگر عشق الهي سراينده آن ميباشند (صافي حسين، بیتا: 83).