چکیده:
سال های متمادی است که از پیدایش سیستم های نوین و منظم برنامهریزی و کنترل پروژه میگذرد و کار توسعه این روش ها و سیستم ها و تکمیل بستههای نرمافزاری (software packages) برنامهریزی و کنترل پروژه، همچنان ادامه دارد. در جریان تدوین و تکمیل این سیستم، روش های گوناگونی برای برنامهریزی و نمایش فعالیت ها ابداع شده است. روش نمودار میلهای(bar chart) و روش های تحلیل شبکه(Network Analysis methods) که در گفتگوهای روزمره از آنها با عنوان روش سی.پی.ام (CPM) یا روش مسیر بحرانی یاد میشود، از مهم ترین این روش ها است. امروزه اهمیت و لزوم استفاده از نظام جامع برنامهریزی وکنترل پروژه، در بسیاری از سازمان ها کاملا آشکار شده است. مدیریت ثمربخش و کارآمد پروژه های غیر کوچک، بدون بهرهگیری از کامپیوتر و بستههای نرمافزاری برنامهریزی و کنترل پروژه، کاری تقریبا غیر ممکن است. به دنبال ضرورت این موضوع، این تحقیق همواره در صدد این است که اهمیت و لزوم استقرار نظام جامع برنامهریزی و کنترل پروژه در سازمان های پروژه محور را شرح دهد و به دنبال آن با بررسی نمونه های مطالعه موردی در سه استان مهم کشور، فقدان و عدم استفاده کارا از سیستم برنامهریزی و کنترل پروژه را به منصه ظهور رساند و به محققین آینده توصیه نماید که در پی بهبود این نظام در جهت مدیریت بهتر پروژه ها گام بردارد تا بتواند این نواقص را پوشش دهند.
ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﺨﺶ اول ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ در بین اکثر ﭘﺮوژه های مهم و ﻣﻮرد مطالعه، ﻧﻤﻮﻧﻪ ای ﮐﻪ در آن از ﻧﻈﺎم ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی و ﮐﻨﺘﺮل ﭘﺮوژه درست و بهینه اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ وﺟﻮد ﻧﺪارد. دﻻﯾﻞ ﻋﺪم اﺳﺘﻘﺒﺎل ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ عوامل ذیربط در پروژه ها ﺑﻪ ﺷﺮح ذﯾﻞ می باشد:
1- ﻋﺪم ﺗﺄﮐﯿﺪ و اجبار ﺳﺎزﻣﺎن های متولی پروژه های عمرانی و غیرعمرانی (سازمان برنامه و بودجه کشور، سازمان نظام مهندسی، شهرداری ها، نظام فنی و اجرایی کشور، ادارات و وزارتخانه های ذیربط) کشور ﺑﻪ دﺳﺘﮕﺎه ﻫﺎی اﺟﺮاﯾﯽ ﺟﻬﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻈﺎم ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی و ﮐﻨﺘﺮل ﭘﺮوژه درست و بهینه.
2- فقدان دانش وﮐﻤﺒﻮد ﺷﺪﯾﺪ ﻧﯿﺮوی ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ در پروژه های ﮐﺸﻮر.
خلاصه ماشینی:
نظام جامع برنامهریزی و کنترل پروژه که در چارچوب نظام فنی و اجرایی جدید تدوین شده، ابزاری است که با تهیه و تولید اطلاعات و گزارش های مناسب در مراحل مختلف تهیه و اجرای طرح ها و پروژهها، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور را در ایفای نقش مدیریت کلان طرح ها و پروژههای عمرانی و سایر عوامل دست اندرکار تهیه و اجرای طرح ها و پروژهها را، در انجام تکالیف و مأموریت های خود یاری می دهد.
3. فعالیت های لازم برای مشخص کردن چگونگی اجرای پروژه ها و دسیابی به هدفهای آنها، بر اساس راهبردها و سیاست های تدوین شده، در چارچوب برنامه زمانی و بودجه تصویب شده، مشخص گردد و مجموعه منابع اجرایی و امکانات و عوامل دست اندرکار، در جهت تحقق اهداف مشخص، هدایت و مدیریت شود و تصمیمات اتخاذ شده و اقدامات انجام شده به طور مستمر پیگیری و مستند گردد.
6. افراد متخصص در زمينه عمران، معماري، تأسيسات و از اين قبيل طبق آزمون هاي نظام مهندسي وزارت مسكن و شهرسازي صلاحيت و پروانه اشتغال به كار مهندسي دريافت مينمايند؛ ولي براي افراد متخصص در زمينههاي مديريت پروژه هيچگونه آزمون رسمي در كشور جهت دريافت پروانه و صلاحيت اجراي كار، تأسيس دفاتر فني خدمات مديريت، برنامهريزي و كنترل پروژه وجود ندارد، و اين خود نقطه ضعف بسيار بزرگي در ارائه موفق خدمات ذكر شده در كشور ميباشد[11].