چکیده:
سلامت مالی به مفهوم توان سودآوری و تداوم فعالیت واحد اقتصادی برای کلیه سهامداران و ذینفعان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تجدید ارزیابی داراییهای ثابت بر رابطه میان بیش اعتمادی مدیران و درماندگی مالی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار میباشد. پژوهش انجامشده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهشهای کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی میباشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیهوتحلیل فرضیهها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمعآوری اطلاعات، از دادههای 142 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391-1397 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بیش اعتمادی مدیران تأثیر مثبت و معنیداری بر درماندگی مالی شرکت دارد. همچنین تجدید ارزیابی داراییهای ثابت بر رابطه بین بیش اعتمادی و مدیران و درماندگی مالی شرکت، تأثیر منفی و معنادار دارد.
Financial health in the sense of profitability and continuity of activity of the economic unit is of great importance for all shareholders and stakeholders. The purpose of this study was to investigate the effect of revaluation of fixed assets on the relationship between managers' distrust and financial distress in companies listed on the stock exchange. In terms of the type of purpose, the research is part of applied research and the research method is correlational in terms of nature and content. The research was conducted in the framework of deductive-inductive reasoning and panel analysis was used to analyze the hypotheses. To collect information, data from 142 companies listed on the Tehran Stock Exchange in the period 1391-1397 have been used. The results of this study show that managers' overconfidence has a positive and significant effect on the company's financial distress. Also, revaluation of fixed assets has a negative and significant effect on the relationship between overconfidence and managers and financial helplessness of the company.
خلاصه ماشینی:
اين احتمال وجود دارد که مديران بيش اطمينان از اين رويه براي افزايش منابع مالي و يا رفتارهاي فرصت طلبانه خود استفاده کنند و در هنگام درماندگي مالي شرکت ها، تجديد ارزيابي داراييها در برنامه خود قرار دهند؛ بنابراين در اين تحقيق به بررسي تأثير تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت بر رابطه ميان بيش اعتمادي مديران و درماندگي مالي خواهيم پرداخت .
جدول (٦): نتايج برآورد مدل دوم تحقيق (به تصویر صفحه رجوع شود) بر اساس نتايج ارائه شده در جدول ٦، سطح معني داري آماره t مربوط به (OC*RF) کوچک تر از ٠/٠٥ بوده و برابر با (٠/٠٣٩) ميباشد يعني معنيدار است و ضريب آن نيز برابر با (١/٠٩-) منفي ميباشد و مقدار آماره t براي آن برابر با، ٢/٠٨- 122 ميباشد که اين مقادير آماره t در ناحيه رد فرض صفر قرار ميگيرد؛ بنابراين ميتوان گفت که تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت بر رابطه بين بيش اعتمادي و مديران و درماندگي مالي شرکت ، تأثير منفي و معنادار دارد.
هدف اين پژوهش بررسي تأثير تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت بر رابطه ميان بيش اعتمادي مديران و درماندگي مالي در ١٤٢ شرکت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازه زماني ١٣٩٣-١٣٩٧ ميباشد.
نتيجه فرضيه دوم نشان داد که تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت بر رابطه بين بيش اعتمادي و مديران و درماندگي مالي شرکت ، تأثير منفي و معنادار دارد.