چکیده:
همه انسانها دارای فطرت الهی هستند، ولی این فطرت گاه بر اثر موانع مختلفی محجوب میماند؛ ازاینرو، نیاز به شکوفایی و فعلیتبخشی دارد. در نقطه مقابل موانع فطرت، عواملی باعث شکوفایی فطرت میگردند که در این میان، عامل ذکر و یاد الهی از مهمترین آنها بهشمار میرود. هدف پژوهش حاضر این است که با مطالعه و گردآوری اطلاعات کتابخانهای و روش توصیفی تحلیلی با رویکرد تفسیر موضوعی، نقش ذکر در شکوفایی فطرت الهی در انسان را مورد بررسی قرار دهد. بررسیها نشان میدهد از دیدگاه قرآن کریم ذکر و یاد الهی در شکوفا شدن فطرت الهی انسان تاثیر ویژهای دارد و به هر اندازه که یاد خدا و توجه به معبود در وجود انسان بیشتر و عمیقتر باشد، معرفت شهودی به او بیشتر خواهد شد و فطرت الهی انسان بیدارتر و شکوفاتر میشود. این موضوع نمودها و آثار روشنی از قبیل نورانیت دل، بصیرتیابی انسان و قرب به خدای متعال، در زندگی اهل ذکر دارد. ذکر برای اینکه در شکوفایی فطرت الهی انسان تاثیر بگذارد، باید شرایطی داشته باشد که مهمترین آنها خالصانه بودن، تداوم داشتن، کثیر و پنهانی بودن است.
All human beings have a divine nature, but this nature is sometimes obscured by various obstacles, hence, it needs flourishing and actualization. In contrast to these obstacles, some factors cause the flourishing of nature, including the remembrance of God. Using a descriptive-analytical and desk-research method, this paper studies the role of remembrance in the flourishing of divine nature in man. Studies show that from the perspective of the Holy Quran, divine remembrance has a special effect on the flourishing of human divine nature. This means that the more one remembers God, the more intuitive knowledge will be, and hence the divine nature of man becomes more flourish. This issue has many effects on the life of the people of remembrance. Purity, continuity, multiplicity and secrecy are the conditions for the flourishing of nature by God remembrance.
خلاصه ماشینی:
ذکر برای اینکه در شکوفایی فطرت الهی انسان تأثیر بگذارد، باید شرایطی داشته باشد که مهمترین آنها خالصانه بودن، تداوم داشتن، کثیر و پنهانی بودن است.
این معانی در قرآن نیز مورد توجه قرار گرفته است؛ چنانکه در آیة «وَ اذْکرْ رَبَّک فی نَفْسِک تَضَرُّعاً وَ خیفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکنْ مِنَ الْغافِلین» (اعراف: 205) به این دو قسم اشاره شده است: ذکر قلبی با جملة «وَ اذْکرْ رَبَّک فی نَفْسِک» و ذکر لسانی با تعبیر «دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ» و خداوند به هر دو قسم آن امر فرموده است (طباطبائی، 1390ق، ج1، ص395).
چنانکه در قرآن کریم نیز یکی از علائم غفلت همان کوردلی بیان شده است: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» (اعراف: 179)؛ خداوند اعضا و جوارح و قلب را در اختیار انسان قرار داد تا در مسیر شناخت و معرفت از آنها بهره ببرد اما غفلت، باعث مسدود شدن راههای معرفتی میشود و شخص غافل بدون استفاد ه از این راهها طبق غریزه کور خود عمل میکند.
نتيجهگيري از مباحث فوق به دست آمد که یکی از عواملی که از نظر قرآن کریم در شکوفا شدن فطرت الهی انسان تأثیر دارد ذکر و یاد خدای متعال است.
شکوفایی فطرت الهی بر اثر یاد خدا نمودها و آثار روشنی در زندگی اهل ذکر دارد؛ از قبیل: نورانیت دل، بصیرتیابی، بینا شدن انسان و قرب به خدای متعال.