چکیده:
«اعجاز قرآن» از مباحث مورد اعتنای اساطین علوم قرآن بوده و یکی از نظریاتی که در این باره مطرح کردهاند، نظریه «اعجاز روانشناختی» است. جستار پیش رو که از نوع تحقیقات کتابخانهای است، اعجاز روانشناختی قرآن را با روشی توصیفی ـ تحلیلی، از منظر «امین خولی» محقق معاصر مصری، بررسی کرده است. نتیجه آنکه از نگاه خولی، اعجاز روانشناختی، یکی از وجوه اعجاز ادبی ـ بیانی قرآن محسوب میشود و مراد از آن، این است که قرآن با هدفِ پرورش انسان و اصلاح جامعه، در دعوت خویش زوایای پنهان نفس آدمی را مدّنظر داشته و شناخت عمیق قرآن از این زوایا ـکه گزارههای علمی روز از روان انسان نیز آن را تأیید میکنندـ نشان از الهی بودن قرآن و اعجاز آن دارد. با این حال، نظریه خولی با چند اشکال و ابهام مواجه است: نخست آنکه مقدماتی که برای نظریه خود پیریزی کرده است، در برخی ابعاد و اجزاء با یکدیگر سازگاری ندارند؛ دوم آنکه مبانی دیدگاه وی با برخی از ضروریات دین منافات دارد؛ سوم آنکه وی برخی از مفاهیم کلیدی نظریه خود را تبیین نکرده است؛ و چهارم آنکه شواهد نظریهاش از بُعد کمّی و کیفی ناتمام است.
“The inimitability of the Qur'an” is one of the topics considered by the masters of the sciences of the Qur'an and one of the theories that have been proposed in this regard is the theory of “the inimitability of cognitive psychology”. The present article, which is a type of library research, examines the cognitive psychology inimitability of the Qur'an in a descriptive-analytical manner, from the perspective of Amin al-Khouli, the Egyptian writer. As a result, from Al-Khouli's point of view, cognitive psychology inimitability is one of the aspects of the literary inimitability-expressive of the Qur'an and what it means is that the Qur'an, with the aim of developing man and reforming society, in its invitation, considers the hidden angles of the human soul and the deep knowledge of the Qur'an from these angles -which is also confirmed by the modern scientific statements of the human psyche- is a sign of the divinity of the Qur'an and its miracles. However, Khouli's theory faces several drawbacks and ambiguities; First, the premise he has laid down for his theory is -in some dimensions and components- incompatible with each other; Second, the foundations of his view contradict some of the necessities of religion; Third, he has not explained some of the key concepts of his theory, and fourth, the evidence for his theory is quantitatively and qualitatively incomplete.
خلاصه ماشینی:
در رابطه با امین خولی و آثار او نیز مقالاتی چند به رشته تحریر درآمده است که برخی از آنها مانند: «امین خولی و بنیادگذاری مکتب ادبی در تفسیر» (کریمینیا، 1384)، «نواندیشی در بلاغت» (طیبحسینی، 1386) و «تفسیر» (مرادپور و علیمحمدی، 1390) ترجمه مقالات او هستند و برخی دیگر مانند: «امین خولی و مؤلفههای تفسیر ادبی» (طیبحسینی، 1387)، «تأملاتی در گرایش تفسیر ادبی معاصر» (همو، 1388)، «تفسیر بیانی ـ ادبی قرآن، چیستی، روش» (همو)، «بازنگری مبانی و روش تفسیر ادبی معاصر از منظر امین خولی» (قاسمپور، پویازاده و ایمانی، 1396)، «جریانشناسی تفاسیر قرآن در دوره معاصر» (رتراود، 1383) و «بررسی نسبت مکتب ادبی امین الخولی با اندیشههای معتزله» (پیروزفر و همکاران، 1395)، به توصیف، تحلیل و بعضاً نقد آرای خولی درباره مکتب ادبی وی اختصاص دارند.
رویکرد سوم ـکه اصطلاح بهتر آن، «اعجاز تأثیری» استـ نیز نوع دیگری از اعجاز است و اعجاز روانشناختی از منظر خولی را بیان نمیکند؛ زیرا وی بعد از بیان تأثیر قرآن بر روح و روان آدمی و احساس لذتِ ناشی از شیرینی تلاوت و زیبایی موسیقایی قرآن و آهنگ برخاسته از حروف و نظم کلمات و هماهنگی جملههای آن مینویسد: «تِلكَ نَواحٍ لَا أَعنِیهَا فِیمَا أُریدُ الآنَ مِنَ القَولِ فِی صِلَةِ الإعجَازِ بِعلمِ النَّفسِ فَلَن أَقصِدَ إلَی هَذا المَعنَی وإن کنت لا أکرهه» (همان: 201)؛ آنچه اکنون از پیوند میان اعجاز و روانشناسی مدّنظر من است، به هیچ وجه این معنا نیست؛ گرچه این معنا در جای خود میتواند درست باشد.