چکیده:
نظریه تکامل از زمان طرح آن توسط چارلز رابرت داروین زمینه مساعدی را برای اندیشههای الحادی فراهم کرده و بسیاری از ملحدان، از آن برای دفاع از الحاد با پشتوانه علمی بهره جستهاند. ازجمله استفادههای ضددینی از این نظریه، نفی انسانشناسی دینی با توسل به تبیینهای تکاملی انسان و ویژگیهای او بوده است. یکی از ویژگیهای انسان که برای آن تبیین تکاملی و الحادی ارایهشده، دینداری است. ما در این مقاله، از باب نمونه، به بررسی یکی از جدیدترین و قویترین تبیینهای تکاملی و الحادی از دین که به برجستهترین چهره الحاد مدرن، ریچارد کلینتون داوکینز تعلق دارد خواهیم پرداخت و روشن خواهیم کرد که این تبیین از قوت کافی و شان علمی برخوردار نیست و نمیتواند نگاه دینی به مقوله دین را به چالش بکشد. این داوری، اگر درباره جدیدترین و قویترین این تبیینها صادق باشد، در مورد تبیینهای دیگر نیز صادق است.
The theory of evolution has provided good fielded for atheistic ideas by Charles Robert Darwin and many infidels have used it to defend atheism with scientific support. One of the anti-religious uses of this theory has been the negation of religious anthropology by using to human evolutionary explanations and its characteristics. One of the characteristics of man for which a complete and atheistic explanation has been provided is religiosity. For example, we will examine one of the newest and most powerful evolutionary and atheistic explanations of religion, which belongs to the most prominent figure of modern atheism, Rich Clinton Dawkins. And we will determine that this explanation does not have sufficient strength and scientific dignity and cannot challenge the religious view of religion. This examination, if true of the newest and strongest of these explanations, is also true of other explanations.
خلاصه ماشینی:
ما در این مقاله، از باب نمونه، به بررسی یکی از جدیدترین و قویترین تبیینهای تکاملی و الحادی از دین ـ که به برجستهترین چهرة الحاد مدرن، ریچارد کلینتون داوکینز تعلق دارد ـ خواهیم پرداخت و روشن خواهیم کرد كه این تبیین از قوت کافی و شأن علمی برخوردار نیست و نمیتواند نگاه دینی به مقولة دین را به چالش بکشد.
برایناساس، باید بهدنبال پاسخ این سؤال بود که چه عامل یا عواملی باعث شده تا گرایش دینی در انسانها به وجود آید و در تمام فرهنگهای انسانی جا خوش کند؟ داوکینز معتقد است كه طبیعت اهل شوخیهای سبکسرانه نیست؛ درصورتیکه در طبیعت پدیدههايی وجود دارد که ظاهراً نوعی شوخی سبکسرانه است (داوکینز، 2007، ص 130)؛ به نمونههاي زير توجه کنید: نمونة اول: وجود پرهای زیبای طاووس یا صداهای زیبا، باعث جلب سریعتر دشمنان و در نتیجه افزایش احتمال نابودی صاحب آن میشود.
منظور از تبیین غایی داروینی تبیینی است که براي پاسخ به این سؤال میآید که چرا انتخاب طبیعی باعث گزینش ژنهایي در میان نیاکان انسان شده است که استعداد دینداری در آنها وجود داشته است؛ یا به گفتة داوکینز، «چرا آن دسته از نیاکان ما که استعداد ژنتیکی برای داشتن یک مرکز خدایی در مغزشان داشتند، بیش از رقیبانشان که چنین استعدادی نداشتند، باقی ماندند و تولید مثل کردند؟» (همان، ص 135) 1ـ1.
دین محصول فرعی انحراف در سطح ژنهاست داوکینز در جستوجوی یک تبیین تکاملی مقبول برای دین، ابتدا تبیینهای ذیل را که برخی تکاملگرایان ارائه دادهاند، طرح كرده، در نهایت، تبیین موردنظر خود ـ یعنی تبیین غایی داروینی ـ را بیان میکند.
در این سنجش نشان دادیم که تبیین داوکینز از دین، نه مبتنی بر هیچ قانون علمی است، نه مستند به شواهد تجربی است و نه حتی تبیینگر است.