چکیده:
اسرائیل که به جهت تصنعی بودنش در منطقه خاورمیانه، از بدو تأسیس گرفتار دغدغه بقا بود، پس از گذران چهار جنگ بزرگ پیروزمند در برابر دولت‌های عربی، توانست اطمینان نسبی از امنیت مرزهایش را به دست آورد. همین حس تضمین بقا، زمینه‌ای ایجاد کرد تا اسرائیل درگیر بحث‌های عمیق‌تری شود که اهمیت آن فراتر از امنیت فیزیکی بود. نضج گیری ناامنی هستی شناختی اسرائیل در پرتو امنیت نسبی فیزیکی، با جدال بر سر حافظة ملی و تاریخ‌نگاری صهیونیسم آغاز گشت. بازخوانی داستان‌های روایت شده صهیونیسم که دیگر تجلی یک خاطره مشترک و متداوم و غیرمنقطع تاریخی نبود، فرد یهودی را دچار فقدان احساس منسجمی نسبت به پیوستگی و ادامه‌دار بودن سرگذشت خویش نمود به نحوی که او اکنون، زمان را هم‌چون رشته‌ای از لحظه‌های ناپیوسته درک می‌کند. در این میان آن‌چه بیش از همه صهیونیسم را دچار ناامنی هستی‌شناختی نمود، تردید‌افکنی در بنیان‌های دو اسطوره «سرزمین موعود» و «قوم برگزیده» بود که شیرازه هویت صهیونیسم محسوب می‌شود. روش انجام این پژوهش اسنادی– تحلیلی است و یافته‌های این پژوهش مبین آن است که رژیم صهیونیستی در مواجهه با ناامنی هستی‌شناختی، به سوی سیاست «امنیتی کردن» هویت، روی آورده است.
خلاصه ماشینی:
در ايـن مسـير به همان نسـبت که صهيونيسـم سـعي دارد بـا امنيتيکـردن روايت خود مانـع مجادلـه بر سـر مبانـي هويتي خود شـود، پساصهيونيسـم اقدام بـه غيرامنيتي نمـودن بنيادهـاي صهيونيسـم نمـوده کـه نتيجـه آن بـروز ناامنـي هستيشـناختي بـراي رژيـم صهيونيسـتي بوده اسـت .
آثـار منتشـر شـده «مورخـان جديد» شـبيه به يـک انقلاب کمونيسـتي بـود که با نشـان دادن اين کـه اسـرائيل نـه بيگنـاه و نـه رسـتگاريبخش اسـت ، بـه «حقيقت مقـدس» صهيونيسـم چالـش وارد سـاخت (٦٨ :٨< اسطوره هاي‌صهيونيسم و‌ناامني‌هستي‌شناختي «يهوديــان»، «ســرزمين » و «تــورات» ســه گانه به هم پيوســته و مقدســي هسـتند و يهوديـان فقـط در سـرزمين موعـود ميتواننـد يهـودي واقعـي باشـند (٢٣٠ :٢٠٠٦ ،Zeidan).
The Israel Democracy Institute (IDI) بــدون حکومــت حفــظ شــده ، بــه وضــوح رد ميشــود و همانطــور در ســطح نظـري، بـا ايـن واقعيـت کـه در کمتـر از يـک قـرن پيـش صهيونيسـم در موقعيـت اقليـت يهـودي بـوده اسـت (٣١٨ :٢٠١٢ ،Friedman).
به واقع اسـرائيل بـا يـک بحـران هويتـي روبرو شـده کـه اين بحـران مربـوط به حفـظ سـرزمين هايش از يـک سـو و بـودن بـه عنـوان يک دولـت دموکراتيـک و يهودي از سـوي ديگر اسـت (23 :< 1 .
صهيونيسـت ها سـعي کرده انـد نفـرت از يهوديـان را منحصربه فـرد و متمايـز از همـه نفرتهـاي ديگر بين گروه هاي انسـاني بـه نمايـش بگذارنـد (١٢٤ :٢٠١٠ ،Strombom) و بـا القـاء هولوکاسـت به عنـوان يـک امـر منحصربه فرد يهودي، تأسـيس اسـرائيل را توجيـه کننـد (<< چـون ديگـر آنهـا اسـاس و جوهـره هويـت خـود را به گونـه اي ميبيننـد کـه انگار از مدتهـا قبـل از بيـن رفتـه اسـت (< :٢٠١٤ ،Darwich).
Pretending ،minority status in a democratic Palestine, -democracy; Israel, an ethnocratic state، South Africa: Johannesburg، the Af ro-Middle East Centre.
(
, 
, 
)
