چکیده:
پیشرفت های چشمگیر ژنتیک در حیطه های تشخیص و درمان بیماری ها در سال های اخیر، فرصت های جدیدی را در جوامع امروز ایجاد کرده؛که یکی از این چالشهای آن استفاده از سلول های بنیادی و DNA در زمینه تغییرات ژنتیکی می باشد به این صورت که قابلیت تلفیق ژن های مختلف در تولید انواع موجودات عجیب و ناشناخته و تولید نسلی جدید از ابر انسان ها مورد استفاده قرار می گیرند نگارنده برآن است که درستی یا نادرستی استفاده از این فن آوری جدید را از لحاظ فقه وحقوق مورد بررسی قرار دهد . چرا که دراین روش استفاده از سلول های بنیادی و DNA به هر حال راهی برای تولیدجنین های دستکاری شده بوسیله انسان و همچنین تولید موجودات وگیاهان جدید که طبیعت مشابه آنها را تاکنون به خود ندیده و روش برخورد با آنها را هنوز نمی شناسد را هموار خواهد نمود.با در نظر گرفتن این امر که هنوز در این زمینه خلاء ها و ابهامات بی شمار قانونی و فقهی بسیاری وجود دارد نیاز به بررسی دقیقی در این زمینه احساس می شودبنابراین به نظر می رسد تحقیق در این زمینه جدید بوده و دارای نو آوری هایی می باشد. در این پژوهش بر اساس روش توصیفی و تحلیلی و از طریق کتابخانه ای به گرد آوری اطلاعات می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
این روش در درمان بسیاری از بیماری ها موثر بوده است(2)پس اگر به آن به عنوان شاخه ای از علوم که می تواند فایده هایی داشته باشد بنگریم، می توان برای مفسده های آن به دنبال چاره باشیم، به شرط آنکه عجولانه پا در مسیر این علوم نگذاشته و درباره کوچکترین تغییرات اساسی که در این زمینه ایجاد می شود تمامی عواقب آن را در حال و آینده مورد بررسی قرار دهیم.
به همین علت در کلیه راهنماهای اخلاقی تأکید بر استفاده از جایگزین مناسبی به جای رویان برای استخراج سلول بنیادی جنینی اشاره می شود:1)بافت جنین انسان پس از سقط 2) رویان های انسانی که در محیط مصنوعی جهت درمان ناباروری ایجاد و در رحم جایگزین نشده اند و کمتر از چهارده روز از زمان لقاحشان می گذرد 3) رویان های کلون شده انسان(30) البته در مورد هر یک از این ها باید به امکان پذیر بودن جایگزینی از سه جنبه1) عدم مغایرت با اصول اخلاقی2) علمی و تخصصی3) عملی و اجرایی با توجه به سیاست های حکومتی و امکان تخصیص منابع عمومی به این امر توجه شود.