نگاهی به مجموعه داستان، نگذار دوباره هیچ لعنتی‌ای هوایی‌ات کند مقاله

علي‌رغم تنوع چشمگير موضوعي اين مجموعه داستان که قطعاً نقطه‌ي قوت آن است، تکرار موتيوهايي چون موش – سوسک، خواب ديدن و تلخي جاري در اکثريت داستان‌ها که نقطه‌ي اوج آن نخستين داستان کتاب «پس خون همه سرخ نيست» ديده مي‌شود، تصوير کلي را مي‌سازد تا خواننده در تمام مدتي که کتاب را مي‌خواند به ياد داشته باشد اين داستان‌ها را يک نفر نوشته و مجموعه‌ي متنوعي که در حال خواندن آن است همه از يک ذهن واحد سرچشمه گرفته‌اند و در نهايت به نظر مي‌رسد با اين مجموعه داستان، که نقاط اوج و فرود آن با فاصله‌ي زياد هم معنا مي‌شوند. نگاهی به مجموعه داستان نگذار دوباره هیچ لعنتی‌ای هوایی‌ات کند | حوریه اسماعیل‌زاده | نگذار دوباره هيچ لعنتي‌اي هوايي‌ات کند، در ميان انبوه کتاب‌هاي داستان اين سال‌ها شايد - اگر نه تنها – بلکه يکي از معدود عنوان‌هايي است که کاملاً به حال و هواي محتواي آن دلالت مي-کند و بي‌هيچ استعاره‌اي پيشاپيش به خواننده آگاهي مي‌دهد که قرار است در کتاب با چه چيزي مواجه باشد.