چکیده:
از جهان آماتورسیم در رسانههای جمعی خارج شدهایم. در عصر حرفهای شدن رسانههای جمعی، تبلیغات تجاری اجتنابناپذیر شدهاند. امکان بازگشت نیز نیست. تبلیغات جزء وسیعی از هزینهها را میپوشانند. بنابراین، نیازمند الگویی فراگیر هستیم تا از زوایای مختلف این پدیده را پوشش دهد: اخلاقی بودن تبلیغات تجاری را موجب گردد. رابطه فرهنگ و تبلیغات تجاری را بیاورد. رقابتپذیری را در عصر تبلیغات شناسایی کند، تا آنجا که قدرت تبلیغاتی یک سازمان یا شرکت قاعده رقابت را آسیب نزند؛ همآنکه به اثرگذاری مطلوب در رابطه با مخاطبان منتهی گردد. بدین معنی: چه بگوییم؟ چگونه و برای کی بگوییم؟ در کدام شرایط ذهنی مخاطبان پیام تبلیغی را وارد کنیم؟ تا اثربخشی آن و ماندگاری آن تضمین شود. تبلیغ خاص فراهم آمده را در کدام رسانه جای دهیم که ظرفیت آن پیام را داشته باشد؟ (باتوجه به ظرفیت یا بیتفاوتی رسانهها)، در کدام شرایط اجتماعی آن تبلیغ را انتقال دهیم؟رسانه ملی بهعنوان رسانه فراگیر باید بتواند، استراتژی جامعی در حوزه تبلیغات تجاری فراهم آورد که در آن، ضمن حراست از اعتبار، اثرگذاری، حدّ مسئولیت و شان رسانه ملی، مخاطبان را از بیشاطلاعی ، اطلاعات غلط و کاذب رهایی بخشد. بنابراین، در سراسر این نوشتار، هدف آنست که رسانه ملی، بهعنوان یک برند در عصر تبلیغات ظاهر شود. ازیکسو، شان و ارزش رسانه ملی حفظ شود، هم ارزش افزوده برند را دریافت دارد؛ از سوی دیگر، تبلیغات حتی تجاری خود محملی برای توسعه پایدار به حساب آیند؛ سوم آنکه تبلیغکننده از اثرات آن منتفع گردد. چهار آنکه مردمان از سرگردانی رها شوند.
We have passed the amateur world in mass media. In the age of mass media professionalism, commercial advertising has become inevitable. It is not possible to return. Advertising covers a wide range of costs. Therefore, we need a comprehensive model to cover this phenomenon from different angles: Promote the ethics of commercial advertising and Bring the relationship between culture and commercial advertising. Recognize competitiveness in the age of advertising, as long as the advertising power of an organization or company does not violate the competition rule; All that leads to the desired impact on the audience. So, what to say? How and for whom should we say? In what mental condition should we use the advertising message? To ensure its effectiveness and durability. In which media should we place the special advertisement and under what social conditions should we transmit messages? IRIB, as an all-inclusive media, should be able to provide a comprehensive strategy in the field of commercial advertising in which, while protecting the credibility, effectiveness, responsibility and dignity of the national media, it avoids the audience from misinformation and false information. Thus, the goal of this article is to emerge IRIB as a brand in the age of advertising.
خلاصه ماشینی:
الگوي فرايندي شکل گيري و انتقال پيام هاي تبليغاتي در رسانه ملي 1 باقر ساروخاني تاريخ دريافت : ٩٩/٠٨/٠٣ تاريخ پذيرش : ٩٩/٩/١٦ چکيده : در عصر حرفه اي شدن رسانه هاي جمعي، تبليغات تجاري اجتناب ناپذير شده اند؛ بنابراين ، نيازمند الگويي فراگير هستيم تا از زواياي مختلف اين پديده را پوشش دهد ازجمله اخلاقي بودن تبليغات تجـاري؛ رابطـۀ فرهنـگ و تبليغات تجاري؛ رقابت پذيري تا آنجا که قدرت تبليغاتي يک سازمان يا شرکت قاعده رقابـت را آسـيب نزنـد و مباحث مختلفي که در اين حوزه قرار ميگيرد.
رسانۀ ملي به عنوان رسانۀ فراگير بايـد بتوانـد، اسـتراتژي جـامعي در حوزة تبليغات تجاري فراهم آورد که در آن ، ضمن حراست از اعتبار، اثرگذاري، حـد مسـئوليت و شـأن رسـانۀ ملي، مخاطبان را از بيش اطلاعي، اطلاعات غلط و کاذب رهايي بخشد؛ بنابراين ، در سراسر اين نوشـتار، هـدف آن است که رسانۀ ملي، به عنوان يک برند در عصر تبليغات ظاهر شود.
در اين ميان تبليغات در جهان نو با ويژگيهاي ديگر ظاهر ميشوند؛ ازجمله : سازماني شدن در برابر تبليغات فردي؛ جهانيشدن در برابر تبليغات سنتي با برد اجتماعي محدود؛ فناورانه بودن ، در برابر تبليغات ساده و انسان محور تاريخي (نظير جارچيها)؛ علمي شدن و پيچيدگي، در برابر تبليغات تاريخي با مهارت هاي خرد؛ شيوع ، همه گير شدن ، تاآنجاکه گاه سنگ پا نيز در حوزه تبليغات جاي ميگيرد؛ حرفه اي شدن ؛ ازاين پس بسياري تخصص خود را توليد و انتقال تبليغات قرار داده اند.