چکیده:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با هدف بررسی پدیدارشناسانه تجارب زیسته زنان قربانی تعرض جنسی است. افراد جامعه پژوهش حاضر را بانوانی تشکیل می دهند که مورد آزار و اذیت و تجاوز به عنف قرار گرفته بودند و پژوهشگر در روند درمان آنها هیچ گونه مداخله ای نداشته است. از میان این جامعه مشارکت کنندگان به صورت نمونه گیری گلوله برفی تا حد اشباع (12 نفر مشارکت کننده) انتخاب گردیدند. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شد و با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و به روش کلایزی یافته ها تحلیل شد. پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، یافتهها شامل 8 مقوله اصلی(خلق پایین،استرس پس از سانحه، خشونت، خلاء اعتماد بخود، مکانیزم های جبرانی ناکارآمد، دریافت واکنشهای آزار دهنده از جانب دیگران، پیامدهای منفی و بازدارنده در زندگی روزمره، جبران سازنده) و 37 مقوله فرعی بودند . یافته های پژوهش نشان داد زنانی که مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند همچنان با گذشت سالها از وقوع حادثه، نتوانسته اند با اختلالهای پس از اضطراب آن کنار آمده و یا آن را فراموش کنند و این امر در آنها بصورت طرحواره درآمده است. همچنین بیشترین علامت دیده شده در آنها افسردگی و پرخاشگری بوده و عوامل اجتماعی و فرهنگی در عدم درمان ایشان موثر تشخیص داده شد.
The present study is a qualitative study with the aim of phenomenologically examining lived experiences of women victims of sexual assault. The subjects of the study population were women who had been harassed and raped and the researcher did not interfere in their treatment. Among this population, sampling was done snowball sampening (12 people). Using semi-structured interviews, information related to the sample was collected and the findings were analyzed by descriptive phenomenological approach and Colaizzi method. After analyzing the content of the interviews and coding them, the findings include 8 main categories (low mood, post-traumatic stress, violence, lack of self-confidence, dysfunctional compensatory mechanisms, receiving annoying reactions from others, negative and deterrent consequences in life Daily, constructive compensation) and 37 sub-categories. Findings showed that women who have been sexually assaulted still years after the accident, have not been able to cope with post-anxiety disorders or forget about it, and this has become a schema in them. Also, the most common symptoms were depression and aggression, and social and cultural factors were found to be effective in not treating them.
خلاصه ماشینی:
سلامت روانی این زنان نیز تحت تاثیر تجربه منفی آن ها بوده و ممکن است 1 Alan Bäck 2 Aggression 3 Intentional Forceful Action 4 Somatic Complaints 5 Sexually Transmitted Infections 6 Gynaecological Disorders شامل اختلال استرس پس از ضربه (PTSD)، افسردگی ، اضطراب ، اختلالات وحشت /نفرت ، اختلالات اشتها، اختلالات عملکرد جنسی ، عزت نفس پایین و اختلالات سوء مصرف مواد شود(دیویسون و همکاران ، ٢٠٠٤).
واثق رحیم پرور و همکاران در پژوهش خود با عنوان ”وضعیت مطالعه اختلال استرس پس از تروما در بین زنان شاکی از تجاوز به عنف مراجعه کننده به مراکز پزشکی قانونی شهر تهران در سال ١٣٩٢“ به این نتیجه رسیدند که در بین افرادی که مورد تجاوز به عنف قرار گرفته اند میزان بالایی از PTSD شیوع دارد و در کشور حمایت کافی و غربالگری از این افراد به عمل نمی آید(واثق رحیم پرور و همکاران ، ١٣٩٤).
ناهیدی و خادمی در پژوهش خود با عنوان ” تعیین همبستگی بین خصوصیات دموگرافیک و سلامت روان قربانیان تجاوز جنسی مراجعه کننده به مرکز پزشکی قانونی استان اصفهان در سال ١٣٩٣ “ به این یافته دست پیدا کردند که اکثریت قربانیان تجاوز جنسی حداقل در یکی از شاخص های دموگرافیک دارای اختلال روانی زیاد و خیلی زیاد بودند.
همچنین واثق رحیم پرور و همکاران (١٣٩٤) در پژوهش خود با عنوان ”وضعیت مطالعه اختلال استرس پس از تروما در بین زنان شاکی از تجاوز به عنف مراجعه کننده به مراکز پزشکی قانونی شهر تهران در سال ١٣٩٢“ به این نتیجه رسیدند که در بین افرادی که مورد تجاوز به عنف قرار گرفته اند میزان بالایی از PTSD شیوع دارد.