چکیده:
گونۀ ادبی «منظومه» نقشمهمی در برقراری ارتباط با مخاطب دارد ودرحفظ و انتقال تاریخ و فرهنگِ یک ملت نقش مهمی ایفا میکند. منظومههای ظهرروزدهمِ امین پور، قصه شهر سنگستانِ اخوان ثالث وصدای پای آبِ سپهری متن مبنای تحلیلِ این مقاله است. پژوهش حاضر بر مبنای این مسالۀ اساسی شکل میگیردکه درپیوند میانِ فرایند ساختارزبانی سه منظومه، نقشنحوی و معنایی«قید وصفت»، در انتقال اندیشه و باور شاعر چگونه است و مؤلفههای سبکی شعرکدامند؟ این تحقیق، بر پایۀ روش توصیفی-تحلیلی وبا استفاده از مقوله «وجهیت در قید و صفت» مورد بررسی قرار میگیرد تا با واکاوی چگونگیکاربرد قید و صفت درمتن، مقداربازتاب اندیشه شاعر در متن و میزان موضعگیری او سنجیده شود. دستاوردهای مقالهعبارتنداز؛ اندیشههای آرمانگرایی، واقعگرایی و مرگاندیشی در این منظومهها جریان دارد. این گونههای تازۀ ادب غنایی را میتوان «زیرنوع و ازمتفرعات نوع ادبی غنایی» به شمار آورد. صورت سبکی شعرصدای پایآب و ظهر روز دهم «واقعگرا و عاطفی» است، اما قصه شهر سنگستان، فقط «واقعگرا» است. جهتگیری امینپور نسبت به موضوع شعر، موضِعآشکار است، اما جهتگیری سپهری و اخوان، موضعِ آشکار و پنهان است.
The literary genre of narrative poetry plays an important role in communicating with audience and is vital in preserving and transferring history and culture of a nation. Poems of The Noon of the 10th Day by Aminpour, The Tale of the Petrified city by Akhavan-Sales and The Footsteps of Water by Sepehri are the bases of analysis in this study. The present study formed on the basic enquiry as to how the syntactic and semantic role of “adverb and adjective” is in the three poets’ thoughts formed, what beliefs are transferred and what the stylistic parameters are. The current study implemented descriptive-analytical research method and by means of “modality in adverb and adjective” measured poet’s thought reflection in text and his positioning by analyzing the function of adverb and adjective in text. The outcomes of this study indicates that idealistic thoughts, realism and morbidity flow in these poems. These new genres of lyrical literature are considered as “subtype and as lyrical literature derivatives”. The Footsteps of Water and The Noon of 10th Day are “realistic and affective” in style but The Tale of the petrified City is “realistic” only. Aminpour’s orientation in poetry theme is an upfront one but the orientation of Sepehri and Akhavan-Sales are upfront and hidden at the same time.
خلاصه ماشینی:
نقش نحوی «قید» در بیان دیدگاه شاعر درمتن شعر منظومۀ ظهر روز دهم، قیصرامین پور، با کاربرد چهل مورد قید، به توصیف گوشهای از واقعۀ عظیمکربلا، لبیک کودک نه ساله به فرمان امام و شهادتطلبی او در روز عاشورا میپردازد و میزان وابستگی خود به ایدئولوژی مطرح در شعر و شدت باور خود را نسبت به موضوع شعر؛ «عشق پایدار، رشادت ورزیدن و شهادتطلبی کودک نوجوان در راه امام» را در سه موقعیت نشان میدهد: الف: تعیین مرز حق و باطل شاعربا استفاده از نوع واژگانی قید «اندک≠ بسیار، کم≠ انبوه» نسبت به دو گروه دوست و دشمن، جهتگیری کرده و با تعیین مرز میان دو سپاه حق و باطل، به صف بندی و رویارویی دو لشگر، در روز عاشورا میپردازد و موضع خود را ازسپاه امام حسین (ع) در لایۀ واژگان و تعابیر ساده کودکانه بیان میکند: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} ب: نمایش اراده بزرگ و مقام والای کودک کاربرد دو قیدِ «تنها و پیروز» در بندهای «کودکی تنها به میدان رفت» و «برسپاه تیرگی پیروز» احوالِ ورود و خروج کودک را به میدان نبرد به تصویر میکشد و تکرار چهار مرتبه قید «تنها» برای کودک، تنهایی او را در برابر آن همه سپاه تیرگی دشمن به نمایش میگذارد که حتی آسمان و زمین از آن واقعۀ عظیم، در اضطراب و دلهره هستند تا چه رسد به نوجوان نه ساله، اما این دلاور مرد کوچک، در پاسخ به ندای امامش با شجاعت در برابر دشمن میایستد و رشادت میورزد.