چکیده:
مکتب ادبی رمانتیسم که یکی از مهمترین مکاتب ادبی است. در اواخر قرن هیجدهم میلادی
در ادبیات اروپا و تحت تاثیر تحولات سیاسی و اجتماعی ظهور کرد. از ویژگیهای این مکتب»
آزادی؛ علاقه به طبیعت, احساس گرایی» گریز از واقعیّت و سیاحت در عالم خیال و درون گرایی
برجسته تر است.
جبران خلیل جبران؛ نویسنده, نقّاش و شاعر لبنانی از پیشوایان مکتب رمانتیسم در ادبیّات
معاصر عرب محسوب میشود که در آثار خود با دیدگاهی رمانتیک به موضوعات مختلف نگریسته
و ویژگیهای مکتب رمانتیسم درآثار او پدیدار است. سهراب سپهری» شاعر و نققاش معروف ایرانی
نیز از تاثیرات این مکتب در آثار خود بیبهره نبوده است. این پژوهش عوامل و ویژگیهای مکتب
رمانتیسم در اشعار جبران خلیل جبران شاعر عربی و سهراب سپهری, شاعر ایرانی را بررسی و
مقایسه میکند.
خلاصه ماشینی:
از مهم ترين اين مؤلفه ها در شعر معاصر فارسي و عربي ميتوان به طبيعت ، مرگ، اندوه و بدبيني، عشق ، گريز از جامعه ، پناه بردن به عالم مثالي و بازگشت به گذشته و گرايش هاي انساني و ملي اشاره نمود.
(همان جا: ٢٩٢) ســهراب به فاني شــدن در طبيعت معتقد اســت و «همين فناي در طبيعت ، وجه شــاخص و مميز شعر سهراب از ديگر شــاعران طبيعت گرايي است که در اطراف او ميبينيم »: (زرقاني، ١٣٨٧: ٤٧٣) روي علف هــا چکيده ام/من شــبنم خواب آلود يک ســتاره ام/که روي علف هاي تاريکي چکيده ام/جايم اينجا نبود/نجواي نمناک علف ها را ميشنوم/جايم اينجا نبود/ فانوس/در گهوارهي خروشــان دريا شســت و شو ميکند/کجا ميرود اين فانوس/اين فانوس دريا پرست پر عطش مست ؟/بر سکوي کاشي افق دور/نگاهم با رقص مه آلود پريان ميچرخد/زمزمه هاي شب در رگ هايم ميرويد/باران پر خزهي مستي/بر ديوار تشنه ي روحم ميچکد/من ستارهي چکيده ام.
٤ـ٣ـ مرگ ، اندوه و بدبيني از ديدگاه سهراب «مرگ در نگاه سپهري، حادثه اي طبيعي جلوه ميکند؛ در لحظه هاي زندگي حضور 107 دارد»: (سيدي، ١٣٨٤: ١٨٧) و نترســيم از مرگ/مرگ پايان کبوتر نيست /مرگ وارونه ي يک زنجره نيست /مرگ در ذهن اقاقي جاري اســت /مرگ در آب و هواي خوش انديشه نشيمن دارد/مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن ميگويد/مرگ با خوشه ي انگور ميآيد به دهان/مرگ در حنجرهي ســرخ گلو ميخواند/مرگ مسئول قشــنگي پر شاپرک است /مرگ گاهي ريحان ميچيند/مرگ گاهي ودکا مينوشــد/گاه در ســايه نشسته است به ما مينگرد.