چکیده:
در نظام معرفتی اولیا و اهل سلوک، خلوت نشینی و تفکر در آفاق و انفس، به وضوح دیده میشود. این سلسله، در طیّ طریقت و نیل به معرفت، از دو عنصر خلوت و تفکر، استفاده نمودهاند. در این جستار، با امعان نظر در متون و سیرهی عارفان، لطایف و نکات کشفی و ذوقی ارباب معرفت، در بارهی دو ساحت خلوت و تفکر، مورد واکاوی قرار گرفته است. از نگاه عارفان و عرفان پژوهان، طیّ منازل روحانی و کسب مقامات معنوی، بدون توسل به این دو عنصر، میسر نمی باشد. در این نوشتار، مؤلفه های زیر مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است: چیستی خلوت و تفکر، جایگاه خلوت و تفکر در نظام هندسی معرفتی عرفا، نسبت خلوت با تفکر،(این ساحت به تفصیل مورد مداقه قرار گرفته است) و سیرهی اولیا و عرفا در خلوت و تفکر.
خلاصه ماشینی:
(زماني ١٣٨٢: ٦٣٩) مولانا در مثنوي معنوي در تأييد اين مطلب مي گويد: خــلوت از اغيـار بايـد نه ز يــار پوســتين بهــر دي آمــد نــه بهار (مولوي ، ١٣٦٦: ٢٠٢) با تورق در ديگر متون عارفان و عرفان پژوهان ، مي توان شاخصه هاي ذير را براي گزاره ي خلوت بيان نمود: نخست اين که ، سالک طريقت ، بايد در درون خويش عزلت باطني ، ايجاد نموده و ترک تعلقات نفســاني کند.
ب : خلوت ، زمينه ساز فکرمتمرکز ِ تفکر سالک زماني در مسير درست قرار مي گيرد که همه ي افکار خود را منحصر به يک فکر کند و آن توجه به خداوند متعال اســت ؛ و غلبه ي اين توجه بر دل ، زماني او را مفيد است که مجالي براي تفکر و سير باطن در ملکوت آسمان ها و زمين و عجايب صنع خدا و ديگر ابواب معرفت داشته باشد.
در نتيجه ، اين تفکر منوط به دو شرط است که فقط در خلوت يافــت مي شــود؛ اول اجتنــاب از اغيار و هر آن چه که فکــر او را از غير حق به خود مشــغول دارد و باعث تعلق خاطر شــود؛ دوم حصول فراغت براي دو پديده ي ذکر و فکر.