چکیده:
مسکن مهر متشکل از مجموعههای مسکونی بزرگ به عنوان پروژه ملی به منظور خانه دار کردن قشرهای کم درآمد است. ساکنان این پروژهها، مرجع مناسبی برای دستیابی به اطلاعات پیمایشی هستند. هدف این پژوهش ارزیابی میزان رضایت ساکنین پروژه مسکن مهر شهر جدید بهارستان در جنوب اصفهان است. سوال پژوهش اینست که آیا ساکنان پروژه مسکن مهر بهارستان از جنبههای کالبدی، خدماتی، عملکردی و اقتصادی مجموعه مسکونی خود رضایت دارند؟ ارزیابیها امکان تکرار موفقیتها و اجتناب از اشتباهات در مجموعههای مشابه را ایجاد میکنند. روش پژوهش بصورت کمی و توصیفی تحلیلی است. ابزار جمعآوری دادهها، اسنادی و میدانی (از طریق پرسشنامه) میباشد. نمونه موردی مسکن مهر بهارستان و حجم نمونه 184 خانوار (55 درصد واحدهای اشغال شده) میباشد. اندازه گیری میزان رضایتمندی بر اساس طیف پنج امتیازی لیکرت به کمک نرمافزار SPSS براساس یافتههای کمی حاصل از ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای مستقلی از قبیل وضعیت درآمد و وضعیت تاهل افراد میباشد. نتایج تحقیق بر پایه همبستگی یافتههای کمی نشان میدهند که میزان رضایت مندی ساکنان مسکن مهر بهارستان از محیط مسکونی خود، در حد متوسط (خنثی) و سطح رضایت کاربران 2.68 و در حد متوسط میباشد. کمترین میزان رضایت مندی ساکنین از محیط مسکونی مربوط به معیار دسترسی و حمل و نقل است و بیشترین میزان رضایت مربوط به معیار امنیت میباشد. با برنامهریزی اصولی و اجرای ارزیابی در تمام مراحل طراحی میتوان تا حدودی از آسیبهای آتی جلوگیری کرد.
Mehr Housing consists of huge residential complexes is a national project to provide affordable housing for low-income families. The inhabitants of Mehr project are an excellent source acquiring for survey information. This study pursues its aim to estimate the level of satisfaction of the occupants of Mehr Housing in Baharestan in the south of Isfahan. The main question of this research is whether the residents of Mehr Housing in Baharestan are satisfied with the physical, service, functional and economic aspects of their own complexes? These estimates make it possible to replicate any success and avoid failures in similar sets. The research method is quantitative and descriptive analytical. Data collection tools are documentary and field (through a questionnaire). The case study is Baharestan Mehr Housing and the sample size is 184 households (%55 of the occupied units). Satisfaction measurement is based on the five point Likert scale by using SPSS software based on the correlation of quantitative findings from Pearson correlation coefficient between independent variables such as income status and marital status. The results of the research are based on the correlation of quantitative findings detect that the level of satisfaction of Baharestan Mehr Housing residents with the residential environment is moderate (neutral) and the resident’s satisfaction level is 2.68 and it is moderate. The lowest level of resident’s satisfaction with the residential environment is related to the access and transportation standard and the highest level of satisfaction is related to the security criteria. The consequent disservice can be avoided to some extent by principled planning and implementation of evaluation during the design.
خلاصه ماشینی:
ارزيابي پس از بهره برداري مسکن مهر بهارستان، اصفهان محمود رضا ثقفي*، دانشيار گروه معماري، دانشکده معماري و شهرسازي، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ايران بهاره ميرزايي، کارشناسي ارشد گروه معماري، دانشکده معماري و شهرسازي، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ايران مهشيد نقيبي، کارشناسي ارشد گروه معماري، دانشکده معماري و شهرسازي، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ايران محمد مهدي کاوه جبلي، کارشناسي ارشد گروه معماري، دانشکده معماري و شهرسازي، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ايران تاريخ دريافت : ٩٩/٥/٧ تاريخ پذيرش: ٩٩/٧/٣٠ مسکن مهر متشکل از مجموعه هاي مسکوني بزرگ به عنوان پروژه ملي به منظور خانه دار کردن قشرهاي کم درآمد است .
رضايت از سکونت ، ادراک ساکنان نسبت به کفايت داشتن يا نداشتن وضعيت فعلي محيط و ميزان موفقيت ساخت و سازهاي بخش هاي عمومي و خصوصي را نشان ميدهد و نتايج حاصل از آن براي ارزيابي سياست ها، رتبه بندي مکانها، تدوين برنامه ها و راهبردها و جلوگيري از تکرار نواقص مفيد ميباشد (قربي و ديگران، ١٣٩٦، ٢).
(٢٠١٢ ,Jiboye ;٣ ,٢٠١٩ ,Roberts et al) تعريف جامع تر ارزيابي يکي از مراحل فرآيند طراحي است که از ارتکاب اشتباهات همانند در طراحيهاي مشابه جلوگيري ميکند، و اين خود منجر به افزايش کيفيت ساختمانها ميشود و حتي گاهي نيز به صورت يک دستورالعمل مبناي طراحي قرار ميگيرد و طراحان و کارفرمايان در برنامه ريزي از اين اصول استفاده ميکنند و مشکلات احتمالي را پيش بيني ميکنند (دورک، ١٣٩٥ ٢ ,٢٠١٨ ,Hay et al ;٢٠ -١٧ :٢٠٠٥ Vischer &Preiser ;٣٠٧ :٢٠٠٢ Zimring)؛ فارسي و هنردان، ١٣٩٢، ٥١).