چکیده:
کتاب تاریخ جهانگشای جوینی اثر خامۀ توانای علاءالدین عطاملک جوینی یکی از ارزشمندترین کتابهایی است که در حوزۀ تاریخ و زبان و ادبیات فارسی در دست داریم. کتاب وی علاوه بر این که از نظر تاریخی حائز اهمیّت فراوان و در بردارندۀ مطالب دقیق، و روشنکنندۀ گوشههای تاریکِ وحشتناکترین برهۀ تاریخ ایران است، از دید ادبی نیز درخور توجه و دارای ارج و ارزش فراوان است. در این مقاله کوشش شده است که نگاهی بر جنبههای غنایی این اثر افکنده شود و از توصیف و تشبیه و تمثیل گرفته تا مدح و ستایش و لعن و نفرین و فتح نامه و آرایههای مختلف ادبی و زیباییهای بیانی چون سجع و جناس و استعاره و تضمین و مطالب بزمی و عشقورزانه نمونههایی به دست داده شود.
خلاصه ماشینی:
کتاب جوینی با انشایی فاخر و استوار و معمولاً مصنوع و در بسیار جا زیبا و دلنشین و نمکین نوشته شده و البته نثر کتاب در همه جا از نظر اوج هنری یکسان نیست «این نثر کاملاً مهار خود را به جوینی سپرده و با او صمیمی و یکرنگ گشته است و در بنان بیان او چون موم نرم گردیده و چنان جذابیتی دارد که خوانندهی آن هم وقتی با این نثر و شیوهی بیان آن آشنا میگردد با وی نیز دوست و صمیمی میشود و یک جهان شور و حرارت و معنا به او ارزانی میدارد» (ضیائی، 10:1388).
قلم را به زیبایی لغزانده است و بنابراین از نظر ویژگیهای غنایی نیز کتابی است درخور توجه که در ادامه به بیان موارد و نمونههایی پرداخته میشود: مدح و ستایش مدح و ستایش از دیگران که معمولاً از حاکمان و بزرگان بوده است یکی از گونههای ادب غنایی است و عطاملک جوینی هم گهگاه در کتابش به ستایشهایی مبالغه آمیز از حاکمان مغول میپردازد چنانکه در جملههای زیر به ستایش از منکوقاآن پرداخته است: «مفاتیح مملکت إنّ الأرضَ لله یورثها من یشاءُ مِن عِباده در دست مقدرت شاهنشاه اعظم شاه بنی آدم خان خانان عرب و عجم منکوقاآن که مدت عمرش تا انقراض عالم باد نهادند تا بسیط روی زمین به عدل شامل او بار دیگر زیب و زینت گرفت و کار عالمیان عموماً و به تخصیص روز بازار اهل اسلام رونق و طراوت یافت» (جوینی، 1375: 3/ 15).