چکیده:
عطار خالق حکایتهای تمثیلی فراوانی است که در منطق الطیر و آثار دیگر او دیده میشود. حکایت شیخ صنعان یکی از داستانهای زیبای تمثیلی است که حاوی مطالبی دربارهی سفر معنوی شیخی زاهد است که مریدان فراوانی زیر سایه او تربیت شدهاند، اما خود دچار خود بینی است و برای فرار از این ورطه نیاز به آزمونی سخت دارد. شخصیت پردازی یکی از عناصر مهم داستان است که به روشهای مختلفی انجام میشود. در این پژوهش با بررسی شخصیتهای داستان شیخ صنعان مواردی از شخصیت پردازی مانند: نوع شخصیتها از نظر ایستا و پویا، طریقه مستقیم و غیر مستقیم شخصیت پردازی و ویژگیهای شخصیتها مشخص شده است.
خلاصه ماشینی:
در نتیجه عجالتا هویت تاریخی عبدالرزاق صنعانی منتفی است و تا این حد قوت دارد که عطار و مولف تحفه الملوک و حتی پیشینیان ایشان فقط خواستهاند حکایت عاشقی عابد را به تصویر بکشند که کارش به کفر کشید تا خداوند نجاتش داد و این داستان و شخصیت اگر چه ریشه در دلباختگی بعضی از مسلمین به زیبا رویان نصرانی دارد، در بستر حکایاتی که مربوط به این افراد بوده و در بستر احساسات، تخیلات و اعتقادات مردم سنگ روی سنگش گذاشته شده است و به هیچ وجه بر هویت تاریخی بزرگترین روحانی عصر و یا کسی در این حد متکی نیست و از عللی که محل وقوع ماجرا برای شیخ صنعان و پور سقا و ابو عبدلله اندلسی دیار روم و غربت انتخاب شده، این است که روحانیونی که به این درجه و اعتبار میرسند با توجه به تعلقاتی که پیرامونشان وجود دارد، آرزوهای خود را در دل میسوزانند و این آرزوها کمتر تجلی بیرونی پیدا میکند بخصوص که جو جامعه اسلامی هم چنین اجازهای به آنها نمیداد، چرا که این به معنی ارتداد بوده و حتی اگر توبه هم میکردند مجازاتشان باز اعدام بوده است؛ شاید این مطلب که شیخ به دختر ترسا میگوید موید همین نظر باشد: کس چو من از عاشقی شیدا شود؟ وان چنان شیخی چنین رسوا شود در آخر داستان پیامبر شفاعت شیخ را میکند زیرا گناهش چنان بزرگ بوده که فقط با شفاعت چون اویی پذیرفته میشود.