چکیده:
وطنیّات آثاری دربارهی وطن، دوست داشتن آن، مسایل و حوادث مربوط به آن و داشتن احساسات و عواطف مشترک اجتماعی، سیاسی، زبانی، مذهبی نسبت به آن است. وطنیاّت هم از لحاظ حجم اشعار و هم از لحاظ نوع رویکرد و مسایل مطرحشده در آن، در عصر مشروطه، نسبت به سایر ادوار شعر فارسی بیسابقه بوده است.از آنجا که قالب مسمّط از سوی شاعران دورهی مشروطه به عنوان مؤثّرترین قالب برای انتقال مفاهیم به کار گرفته شده است، این مقاله که بر اساس روش توصیفی نگاشته شده ، ضمن بررسی پیشینهی وطنیّات در شعر فارسی، به بررسی آن در شاخصترین مسمّطهای عصر مشروطه میپردازد. همچنین ضمن بیان اقسام وطنیّات در مسمطهای عصر مشروطه، رویکردهای اصلی شاعران این دوره به وطن را بیان میکند. تصویری که اغلب شعرای این دوره از وطن ارایه میدهند، وطنی اقلیمی و قومی است. توجه شاعران به وطن به صورتهای: اسطورهگرایی، ایرانگرایی، افتخار به عظمت تاریخی گذشتهی ایران، مطرح کردن ویرانی وطن و درخواست از مردم برای آباد کردن آن، پیشبینی برای رسیدن فردایی بهتر و نیز به صورت وطن اسلامی مطرح شده است
Patriotic poems are the works which are about home, love it, issues and events related to it and having the common social, political, linguistic and religious emotion toward it. Patriotic poems have been unprecedented in the constitutional era in comparison to other periods of Persian poetry both in terms of bulk of poems and approach and the issues raised in it. Since the multiple poem has been applied by the poets of the constitutional era as the most effective format for conveying concepts, this article which is written based on the descriptive method, studies the patriotic poems in the most prominent multiple poems of the constitutional era, while discussing the history of patriotic poems in the Persian poetry. This article in addition to speaking about the types of patriotic poems in the multiple poems of the constitutional era, shows the main approaches of the poems of this era toward patriotic poems. The picture that most poets of this period present about the country is the national and ethnic country. Attention of the poems to the country is raised as of: mythology, Iranian nationalism, being proud of the historical background of Iran, suggesting the destruction of the country and asking people to build it up, anticipation for a better future and in the shape of Islamic country.
خلاصه ماشینی:
با بررسي اشعاري که در آن ها واژه ي وطن به کار رفته است ، چنين استنباط ميشود که اين واژه در طول تاريخ ادبي ايران ، معانياي چند را برتابيده است که عمدتا شامل اين موارد ميشود: وطن با رويکرد زادگاهي برخي از شاعران واژه ي وطن را صرفا در معني زادگاه به کار برده اند: در روزگار او وطــن خـويش بازيافت پانصـد هـزار مردم گم گشته از وطن (فرخي سيستاني، ١٣٨٨: ٣٣٢) از وطـن دورم و اميـد خراسانم نيست که بدان مقصد کيهان شـدنم نگذارند (خاقاني، ١٣٧٣: ١٥٥) چــون مـرا در وطــن آسـايش نيست غربت اولــي تر از اوطان چـه کنــم (همو: ٢٥٤) من کز وطن سفر نگزيدم به عمر خويش در عشـق ديـدن تو هواخــواه غربتم (حافظ ، ١٣٦٨: ٢٠٦) صائب ، از هند مجو عشرت اصفاهان را فيض صبح وطن از شام غريبان مطلب (صائب تبريزي، ج ١، ١٣٦٤: ٤٤٥) وطن با رويکرد مأوايي در برخي از موارد، هر گاه واژه ي «وطن » به کار رفته است ، غرض شاعر رساندن مفهوم جاي داشتن ، مأوا داشتن و امثال اين افعال است : اهل ادب را به خانه برد و وطن داد علم و ادب را فزود قيمت و مقدار (فرخي سيستاني، ١٣٨٨: ١٩٨) نعمت و دولت و سعادت را مجلس و خاندان خواجه وطن (همو: ٣٠٨) به کوي عشق وطن ساز و رخت آن جا نه که دل گشاتر از آن جاي نيست در کونين (سيف فرغاني، ١٣٩٢: ٢٢٨) رندي که وطن دارد در خلوت ميخانه گر هر دو سرا نبود، انديشه چرا دارد؟ (شاه نعمت الله ، ٢٥٣٥: ٢٣٣) خموش کن که سخن را وطن دمشق دل است مگـو غريب و را کش چنين وطـن باشد (مولوي، ١٣٦٣: ٣٧١) دوري مگـــزيـن کــه اوحــدي را جـز خـاک درت وطـن نبـاشـد (اوحدي مراغي، ١٣٤٠: ١٦٤) جهـــان در آفتـــاب دولـت تـــو وطـن در سـايه ي طوبـي گرفتـه (انوري، ١٣٩٤: ٦٢٩) آن که بودي وطنش ديده ي حافظ يا رب به مرادش ز غريبي به وطن بازرسان (حافظ ، ١٣٦٨: ٢٤٩) وطن با رويکرد قوميتي وطن در معني سرزميني قومي، همراه با عواطف ميهن دوستانه از جمله ي مهم ترين آثار که واژه ي وطن در آن ها به کار رفته است ، ميتوان به آثار حماسي اشاره کرد.