چکیده:
مسئله زمان پیوسته ذهن و دل ، حاضر و غایب ، و دیروز و امروز انسان را به خود مشغول کرده است. حقیقتی است که با وجود انسان پیوند یافته است و انسان همیشه خود را در چنبره ی آن می یابد ، گویا انسان اسیرِ زمان است و راهی برای برون رفت از این اسارت ندارد. بهره گیری از زندگی و رسیدن به موفّقیّت از جمله اهداف اساسی انسان ها است. یکی از مهم ترین گام ها در این راستا تسلّط بر زمان و مدیریت صحیح آن می باشد. در این دیدگاه افراد به تعیین و الویت بندی اهداف، تصمیم گیری و برنامه ریزی عملیاتی شایسته توصیه شده و نیز از سستی، شتابزدگی و هرگونه اقدامی که انجام به موقع و شایسته امور را تهدید میکند، باز داشته شده اند. پروین در این بررسی به بازتابی از وقت و ارزش زمان که بیانگر ارزش وجودی هستی است اشاره ای می کند و یافته ها نشان می دهد در باورها ، انسان ها به سوی کمال تا رسیدن به اصل ، با گذر از آفندهای روزگار( تلف کردن وقت) طی طریق میکنند. نتیجه اینکه کسی ارزش وقت را بداند ارزش عمر را دانسته است. آنچه در این مقاله بازیابی و بررسی می شود روش بهینه از زمان و عوامل آسیب رسان در دیوان پروین است که مضمون اشعار پروین بر گذرا بودن عمر و غنیمت شمردن لحظه و زیستن حال تأکید دارد و همین امر ، میزان اهمّیّت این موضوع و ضرورت بررسی آن را نشان می دهد. تحقیق با کنکاش در منابع مکتوب با شیوه ی پژوهشی توصیفی انجام شده است.
The problem of the constant time of mind and heart, present and absent, has occupied man himself yesterday and today. It is a fact that is linked to human beings, and man always finds himself in the vein, as if a man is captive of time and has no way to get out of this captivity. The enjoyment of life and success are among the fundamental goals of humans. One of the most important steps in this direction is to master the time and correct management of it. In this perspective, individuals are advised to set goals, prioritize goals, to make decisions and to plan proper operations, and to keep them from looseness, rush, and any actions that threaten timely and proper work. Parvin points out in this study a reflection of the time and value of time that expresses the existential value of being, and the findings point out that in beliefs, humans progress to perfection until the principle, by passing the time offsets (wasting time) They go through. The result is that someone knows the value of time is worth living. What is retrieved and investigated in this article is the optimal method of time and damaging factors in the Parvin tribunal, which emphasizes the meaning of the poems of Parvin on the transitory life and span of momentum and living, and the importance of this issue and the necessity of its review. is showing. Research has been done by exploring written literature with a descriptive research method.
خلاصه ماشینی:
درادبيات غنيفارسيکه بازتاب فرهنگ ايراني-اسلامي ماست به مسأله مديريت زمان اشاره هايفراوان شده است ؛بنابراين باتوجه به تأثيرزمان درميزان موفقيت ونيازانسان ها به شناساييرهزنان آن وراهکارهايبهينه سازيوقت ،انديشمندان زياديدرطول تاريخ به ارائه ي اصول وروش هايموردنظرخودپرداخته اند؛امادراين ميان ،يافتن الگوييجامع که هم زمان به همه ي ابعادزندگيماديومعنويانسان توجه نموده وپاسخگوينيازفطريآدمي باشد،امريضرورياست .
بنابراين باتوجه به تأثيرزمان درميزان موفقيت ونيازانسان هابه شناساييرهزنان آن و راهکارهاي بهينه سازيوقت ،انديشمندان زياديدرطول تاريخ به ارائه ي اصول وروش هاي موردنظرخودپرداخته اند؛امادراين ميان ،يافتن الگوييجامع که هم زمان به همه ي ابعاد زندگيماديومعنويانسان توجه نموده وپاسخگوينيازفطريآدميباشد،امريضروري است ازاين رودراين مقاله به واکاوياشعارپروين اعتصامي درارتباط بازمان پرداخته شده و اين مقاله براين است که روش هايپيشنهاديوآفات مديريت وقت راارائه نمايد.
پروين اعتصامي درسروده ايتوجه وانديشيدن به مرگ وعبرت آموزيازعاقبت خويش رااين گونه بيان کرده است : اين کـه خـاکسيهش بالين اســت اخــترچــرخ ادب پـــــروين است گــرچه جزتلخيازايــام نــديد هـرچه خـواهيسخنش شيرين است صــاحب آن همـه گــفتارامـروز ســائــل فـــاتـحه وياسين اســـت دوســتان بـه کــه زوي يـادکـنند دل بيدوســـت دلــيغمگـين است خاکدرديده بسيجان فرسا ست سنگ بـرسينـه بـسيسنـــگين است (ديوان اعتصامي،١٣٨٠:٨٩) پروين دراين سروده خويش که بنابروصيتش ،برسنگ مزارش نيزحک کرده اند،خواننده رابه عبرت آموزيازمرگ وآخرت خويش ،داشتن هدف وبرنامه درزندگيوغنيمت شمردن زمانيکه دراختيارش ميباشددعوت ميکندوبه اويادآوريمينمايدکه هرچه که هستي،آخرين منزلت اينجاوآنچه ميبري،نه مال ومکنت توکه اعمال وکردارت است پس توايانسان نهايت استفاده ازاين زمان وفرصت راببرتابامديريت بهينه اززمان بتواني بدون حسرت وپشيمانيبه سرمنزل مقصودبرسي.