چکیده:
شیخ نظامالدین اولیاء (د 725 ق/1325م)، از مشایخ چشتیه در هند، و کبیر (قرن 15 م)، شاعر و عارف نامدار هندی، از حیث تأکیدشان بر عشق و مدارا شباهتهای فراوانی داشتند. شیخ نظامالدین و خلفایش موجب گسترش سلسله چشتیه و نیز ترویج زبان فارسی و اسلام در شبه قاره هند شدند. آنگونه که از ملفوظات شیخ استنباط میشود او عشق را شرط اصلی قبول هر طاعتی میدانست. به باور او، عشق الهی در قالب عشق به ولایت پیر تجلی میکند و در مقیاس وسیعتر تمام مخلوقات را دربرمیگیرد. کبیر نیز از شاعران و عارفان هند است که به همراه پیروانش در ترویج آیین بهکتی نقش مهمی داشته است. مذهب کبیر به روشنی دانسته نیست، هندوها او را هندو و مسلمانان وی را مسلمان میدانند. کبیر در اشعارش ظواهر دین را به شدت نقد میکند و معتقد است که عشق الهی جوهر دین است. از این رو، بر عبادت عاشقانه (بهکتی) تأکید میکند. او نیز عشق به گورو یا پیر را در تعالی روحانی سالک بسیار موثر میدانست.
Shaikh Nizamuddin 'Ulya'(1325 C.E.) was one of the famous Sufis of India and Kabir (1518 C.E.) was one of the Indian mystics, both emphasized love and tolerance as the main element of mystical journey. The activities of Shaikh Nizamuddin 'Ulya'and his successorsled to the spread of the Chishtiyya dynasty and the promotion of the Persian language and Islam in the Indian subcontinent. According to Nizamuddin love is a basic prerequisite for Muslim prayers. Divine love is manifested in the form of love to the pir (mystical instructor) and in a broader sense it encompasses all creatures. Kabir as one of the famous poets and mystics of India, along with his followers, played an important role in promotion of Bhakti (love) cult in India. It is not clear Kabir was either a Hindu or a Muslim. Both groups try to introduce him as a member of their own cult. However, Kabir himself strongly criticizes the outward aspects or superficiality of both religions. He believes that love is the essence of religion so he emphasizes the Bhakti cult as the best way of praying. He also speaks of the love of guru as a main element in mystical path.
خلاصه ماشینی:
کبير يکي از چند اصلاحگر عرفاني در سرزمين هند است که تحت تأثير اسلام ، ميکوشد نوعي گرايش ايماني به وجود آورد که از محدوديت هاي آئيني و 1 اسطوره اي دين هندويي و نيز نظام طبقاتي فراتر رود.
شيخ نظام الدين اولياء، عارف چشتي قرن هفتم و هشتم هجري (١٣م ) از آن جمله است که به پرستش عاشقانه و خدمت به حق باور داشت و عشق الهي در دلش موج مي زد و به موجب همين عشق و محبت به باري تعالي، از مشايخ کبار سبقت گرفت .
٣ در اين مقاله به مقايسۀ طريقت شيخ نظام الدين اولياء و کبير از حيث توجه آنان به عشق و مدارا ميپردازيم .
او و دو خليفه وي در بنگال و دکن ، شيخ نصير الدين محمود، معروف به چراغ دهلي در دهلي و سيد محمد گيسو دراز و اخلاف وي در نواحي دکن ، سبب گسترش سلسله چشتيه در سرزمين هند و نيز ترويج زبان فارسي شدند و براي تجديد روابط فرهنگي ميان گروه هاي مختلف فضاي مطلوبي ايجاد کردند.
شيخ تذکر ميدهد که ابليس هزار سال عبادت کرد اما عبادتش راه به جايي نبرد، زيرا عبادتش از عشق تهي بود و اين بيت را نيز بر زبان ميراند: طاعت ابليس را گر چاشني بودي ز عشق در خطاب اسجدوا بيشک مسلمان آمدي 1 از نظر نظام الدين عشق الهي با عشق به ولايت پير عجين است .
در اين زمينه مي توان شيخ نظام الدين اولياء و کبير را نام برد.