چکیده:
چکیده نمونههای فراوانی از دوران پس از تاسیس حکومت اسلامی در زمینه ی انعقاد قراردادهای متعدد با کفار جهت تامین صلح، امنیت، روابط تجاری و امثالهم وجود دارند که میتواند الهام بخش حکومت های اسلامی قرار گیرند. قراردادها درنظام حقوقی اسلامی به دو دسته ی کلی "قراردادهای خاص (معین) " و "قراردادهای عام (نامعین) " تقسیم میشوند. قراردادهای بین المللی، باید قواعدی نظیر قاعده ی "سلطنت"، "المومنون عند شروطهم" و غیره را مورد لحاظ قرار دهند. در نظام حقوقی اسلامی، عمدتا بر شرایط صحت و یا بطلان قراردادها تاکید شده اما، تنظیم قالب و اجرای آنها به شرایط خاص "موضوع"، "تعقل بشری" و یا "عرف اجتماعی"، واگذار شده و تابع توافق طرفین قراردادها باشد. طرفین قراردادهای بین المللی میتوانند با استفاده از "شرط ضمن عقد" و یا "عقد صلح" آن ها را تنظیم نموده و همچنین، انتخاب و تعیین "قانون حاکم بر قرارداد" مجاز و معتبر خواهد بود. همچنین، مفاهیمی چون "دارالاسلام"، "دارالکفر" و "دارالعهد" و پیمانهایی مانند استیمان، هدنه، عقد ذمه و امثالهم پایههای روابط بین المللی میان دولت های اسلامی با دیگر دول را درجهت تامین منافع طرفین را ترسیم مینماید.
Abstract There are many examples of the actions of the Prophet (PBUH) after the establishment of the Islamic government in the establishment of numerous contracts with the infidels for the purpose of peace, security, trade relations. On the basis of this, contracts in the Islamic legal system are divided into two categories: Specific contracts (fixed) and general contracts (indeterminate). The first category includes contracts that are listed in Islamic jurisprudence on the titles, conditions and works on them, and the latter are subject to the general rules of concluding contracts. These contracts should include legal rules such as the rule of "domination of property" and the rule of "believers on their treaties". In the Islamic legal system, the emphasis is mainly on the conditions of validity or invalidity of the contracts, but no specific form of the treaties has been identified. The financial conditions of the contracts are "intent and consent," "honor" and "legitimacy". Also, concepts such as Dar al-Islam (Islamic country), Dar al-Kfar (Country of disbelief) and Dar al-Ahd (Area of the Treaties), draw the basis of international relations between Islamic governments and other states.
خلاصه ماشینی:
١ (به تصویر صفحه رجوع شود) همچنین ، درآیه ای دیگر نیز این موضوع با تأکید بیشتری مورد اشاره واقع شده و مـی فرمایـد: 1 پیمان ایشان را (مشرکان ) تا زمان اتمام مدت محترم شمارید، خداوند پرهیزگاران را دوسـت دارد .
شاید به دلیل محدودیت روابط میان حکومت ها درصدر اسلام ، عدم وضع دانشـی تحـت نـام "حقوق و روابط بین الملل " و یا وجود دوران های کوتاهی از حکومت پیامبر گرامی اسلام و ائمه ی هدی (علیم السلام )، طبقه بندی مشخصی براساس "قراردادهای بین المللی " دیده نمی شود امـا قواعد عمومی مربوط به پیمان ها که همواره مورد تایید و تاکید آیات کریمه و حضرات معصومین (علیهم السلام ) قرار گرفته ، به اصل اعتبار و لزوم تعهد نسبت به این گونه پیمان هـای دوجانبـه یـا چند جانبه موید آن است .
برخی از نویسندگان در حوزه ی حقوق بین الملل نیز معتقدند مفهوم "دارالعهـد" بنیـاد روابـط بین المللی میان هر دولت اسلامی با بقیه ی دول درجهت تامین منـافع و مصـالح و حـل و فصـل مناقشات سیاسی است (وهبۀ الزحیلی ١٤٢٠، ص ٩٧) و احتمالا، نـوعی تفکـر رومـی (بـا تفـاوت هایی)، در تقسیم بندی جهان به دو بخش عمده ی "دارالاسلام " و "دارالحرب " دخیـل بـوده انـد.
بدون تردید، معاهدات و مواثیق بین المللی یکی ازمنابع حقوق بین الملل است کـه قطعـاً مـورد تأیید منابع اسلامی نیز قرار دارد ودولت اسلامی می تواند در روابط خود با دولت های غیراسـلامی به این منبع اعتماد ورزد.