چکیده:
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بخشش، تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی زنان آسیبدیده از خیانت صورت پذیرفت. طرح پژوهش، نیمهآزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شهر تهران که مورد خیانت همسر واقع شده و طی سال 96- 1395 با مراجعه به مراکز مشاوره، خواستار دریافت خدمات مشاورهای بودند. از جامعه مذکور به روش نمونهگیری هدفمند 20 نفر انتخاب شده و به طور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جلسات روان درمانی طی 8 جلسه انجام شد و در خاتمه هر دو گروه مجددا مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه بخشش ری (1998)، پرسشنامه تنظیم هیجانی گراس و جان (2003)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (1983) بود. به منظور تحلیل دادهها از آمارهای توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مداخله انجام شده (ذهن آگاهی) بر سطح بخشش، تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی زنان آسیبدیده از خیانت به طور معناداری (01/0> P). تاثیر مثبت داشته است.
Abstract The purpose of this study was to investigate the effectiveness of Mindfulness-Based Cognitive Therapy on the forgiveness, emotional regulation and marital intimacy of women injured with Infidelity. The research design was a quasi-experimental design using a pre-test/post-test design with a control group. The population of the study consisted of all women in Tehran who were betrayed by their spouses, and during the years 1395 and 1396, they asked for advisory services by referring to counseling centers. A sample of 20 people was selected from the judgmental and randomly assigned to experimental and control groups Psychotherapy sessions were performed during 8 sessions and at the end of both groups were retested. The instrument of this research was Ray's Forgiveness Questionnaire (1998), Gross & John's Emotion Regulation Questionnaire (2003), and Thompson & Walker's Intimacy Inventory (1983). To analyze the data, multivariate covariance analysis were used. The results of the study indicated that the Mindfulness-Based Cognitive Therapy intervention on the level of forgiveness, emotional regulation and marital intimacy of women injured with betrayal had a significant positive effect.
خلاصه ماشینی:
نتايج پژوهش حاکي از آن بود که مداخله انجام شده (ذهن آگاهي) بر سطح بخشش ، تنظيم هيجان و صميميت زناشويي زنان آسيب ديده از خيانت به طور معناداري ( ٠/٠١< P).
واژه هــاي کليدي : شــناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي ، بخشــش ، تنظيم هيجان ، صميميت زناشــويي ، زنان خيانت ديده ١.
Shackelford ;Goetz & Besser 3.
بنابراين با درنظر گرفتــن مطالب فوق اين پژوهش در پي آن اســت که تاثير درمان گروهــي فنون مبتني بر ذهن آگاهي بر تنظيم هيجاني، بخشش و صميمت زناشويي زنان آسيب ديده از روابط فرازناشويي را بررسي نمايد.
Roemer, Williston, & Rollins 3.
Norman, Anderson, & Segal 4.
Tersa, Vinsonneau, Neto.
Burpee & Langer گروهي مبتني بر ذهن آگاهي بر بخشــش ، تنظيم هيجان و صميميت زناشــويي براي زنان خيانت ديده اســتفاده شد.
به عبارتي مداخله انجام شده (گروه درماني مبتني بر ذهن آگاهي) بر ســطح بخشــش ، تنظيم هيجان و صميميت زناشــويي زنان آسيب ديده از روابط فرا زناشويي به طور معناداري تاثير مثبت داشته است .
يافته ها در مورد افزايش بخشــش با رويکرد ذهن آگاهي در زنان خيانت ديده با پژوهش هاي زنديپور و همکاران (١٣٨٩)، ،مظاهري اســدي(١٣٩٦)، و آقاگدي، گل پرور و آقايي(١٣٩٧) همســو مي باشــد.
و با توجه به نتايج پژوهش حاصل پيشــنهاد مي شــود از مداخلات درماني مبتني بر رويکرد ذهن آگاهي براي زوج هاي آســيب ديده از خيانت اســتفاده شــود.
Journal of Counseling and Therapy for Couples and Families.