چکیده:
حقوق شهروندی یکی از مقولات راهبردی در نظامهای سیاسی دمکراتیک است که در دهه اخیر بازتاب فراوانی در منشورهای بینالمللی و اسناد حقوق بینالملل داشته است و به همین دلیل، کشورهای مختلف در راستای کسب مشروعیت بینالمللی، سندها و مراکزی برای حقوق شهروندی تدارک دیدهاند. اگر چه حقوق شهروندی در ادبیات غرب و محافل سیاسی حقوق بینالملل مطرح شده، اما سابقه آن در اسلام بسیار بیشتر از اسناد حقوقی سازمانهای بینالمللی است، زیرا تاریخ اسلام سرشار از احکامی است که مبتنیبر حقوق انسانی است و آموزههای وحیانی بر حقوق همهجانبه افراد تاکید دارند. با توجه به اختلاف آرا و تفاسیر در باب حقوق شهروندی در نظامهای سیاسی مختلف، در این مقاله سعی میشود حقوق شهروندی از دیدگاه یکی از مقامات قضایی ایران بررسی شود که نقش مهمی در نهادینهسازی و توسعه قضایی در حوزه مقررات حقوق شهروندی در ایران داشته است. آیتالله سیدمحمود هاشمی شاهرودی ضمن فعالیت در بالاترین جایگاه قضایی ایران، اندیشه و گفتارهای متعددی در خصوص حقوق شهروندی و انسانی داشته که پرداختن به آنها میتواند به درک بهتر چیستی حقوق شهروندی در قوانین جمهوری اسلامی کمک نماید. از این رو، با بهرهگیری از مطالعات کتابخانهای و روش تحلیلی - توصیفی تلاش میشود به این سوال پاسخ داده شود که: «حقوق شهروندی در حکومت اسلامی براساس اندیشههای حقوقی _ سیاسی آیتالله هاشمی شاهرودی، دارای چه بار مفهومی، مصادیق و ملزوماتی است؟» مفروض مقاله این است که حقوق شهروندی یکی از حقوق راهبردی و اساسی در حکومت اسلامی است که بر اساس آموزههای وحیانی و فرامین اسلام ناب محمدی(ص)، لازمه تعالی جامعه است و دوری از مولفهها و مصادیق حقوق انسانی، جامعه را با مشکلات و آسیبهای داخلی و خارجی زیادی همراه میسازد.
Citizenship is a strategic issue in democratic political systems and in the last
decade it has been widely reflected in international charters and documents
of international law. For this reason, in order to gain international legitimacy,
different countries have prepared documents and centers for citizenship rights.
Citizenship rights have been introduced in Western literature and international
law, but they have a much longer history than the legal documents of
international organizations; because the history of Islam is full of rulings based
on human rights and the divine teachings emphasize the all-encompassing
rights of individuals. Given the differences of opinion and interpretation on
citizenship rights in different political systems, this article tries to examine
the rights of citizens from the perspective of an Iranian judicial official who
has played an important role in the institutionalization and development of
the judiciary in the field of civil rights regulations in Iran. Ayatollah Seyed
Mahmoud Hashemi Shahroudi while working in the highest judicial position
in Iran, he has had numerous thoughts and speeches about civil and human
rights which can help to better understand what citizenship rights are in the
laws of the Islamic Republic. Therefore, using library studies and analyticaldescriptive
method, we try to answer the question that: what is the meaning
,examples and requirements of citizenship rights in the Islamic government
based on the political and legal ideas of Ayatollah Hashemi Shahroud? The
hypothesis of the article is that Citizenship rights are one of the strategic and
fundamental rights in the Islamic government, which according to the divine
teachings and commands of Islam is necessary for the excellence of society.
Avoiding the components and examples of human rights, accompanies the
society with many internal and external problems and damages.
خلاصه ماشینی:
باید این حساسیت ایجاد شود که در کل بدنه قوای حاکمیت، اولین چیزی که مدنظر قرار مىگیرد، حفظ حقوق مردم باشد و فقط به فكر قدرت دستگاه و سازمان قضایى نباشند؛ ولى وقتى تشكیلات، اداره، وزارتخانه و دادگستری ناخودآگاه ایجاد شود، خود به خود امكانات، قوانین و ملزومات طوری تنظیم مىگردند که این تشكیلات دارای اختیارات زیادی مىشوند و هنگامى که تخلفى صورت گیرد، مطلق نگاه کردن به این بخش، منجر به تضییع حقوق افراد مىشود و این خلاف حقوق شهروندی است.
(هاشمی شاهرودی، 1394 ب: 160-159) توضیحات فوق نشان میدهد حقوقى که در قانون اساسى آمده، همان حقوقى است که مورد قبول اسلام میباشد و امروزه در بسیاری از مجامع حقوقى و نظامهای اجتماعى دنیا، اصل آن پذیرفته و به عنوان حقوق شهروندی، حقوق عامه افراد یا هر عنوان دیگری مورد قبول واقع شده و کلیت آن مورد اشكال قرار نگرفته است، بلكه آنچه که مشكل امروز کشورهاست، از قبل وجود داشته و اختلافى در اصل این عدالت و حقوق نیست؛ گرچه در مقدار و نوعش اختلاف زیادی وجود دارد و بیشترین مشكل و چالش در مقام اجرا است؛ بهاین معنا که این حقوق در مقام اجرا در جامعه تضییع مىشوند.
» (هاشمی شاهرودی، 1386 الف: 11) توضیحات فوق بازتاب دهنده این تفکر هستند که برای تحقق حقوق انسانی، حفظ کرامت انسانی، اجرایی شدن اصول شهروندی در جامعه و دوری از نقض حقوقبشر، به یک عزم جدی در عرصه ملی نیاز است و آیتالله شاهرودی در خصوص ضرورت عزم ملی در حفظ حقوق و کرامت انسانی میفرمایند: «در قوانین ما نیز بر اصل حفظ حقوق و كرامت انسانى تأکید شده است، ولى با این همه، در عمل رعایت نمىشود.