چکیده:
در این مقاله، سیالیت در تقسیمبندی ژانر موسیقی کلاسیک ایرانی را مرتبط با معنای خلاقیت بهمثابة «فرایندی فرهنگی» مطالعه کردیم. از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با پنج نفر از موسیقیدانان در ژانر موسیقی دستگاهی، چگونگی رابطة برساخت خلاقیت در «فرهنگ تولید» صنعت موسیقی ایران را با تقسیمبندی ژانر کلاسیک ایرانی تحلیل کردیم. طبق نتایج، مضامین اصلی عبارتند از «خلاقیت شهرت-محور» که موسیقی شبهدستگاهی، ترکیبی و سفارشی-سازمانی را ایجاد میکند، «خلاقیت ناب» که ژانر هنری را میآفریند و «خلاقیت فرهنگساز» که ژانر اصیل دستگاهی و هنر اجتماعی را خلق میکند. در هر ژانری، کدهای اخلاقی و آیینی و جایگاه مخاطب و سود متفاوت است. کدهای اخلاقی و آیینی در مضمون فرهنگساز، مرتبط با پیششرطهای اخلاقی مانند تواضع و آداب آیینی ساز زدن است. رابطه با مخاطب، عمودی و در راستای ارتقای سلیقه شنیداری اوست و سود مالی در آن آیندهنگرانه است. در خلاقیت ناب، کدهای اخلاقی و آیینی برجسته نیستند، مخاطب غایب است و خود واقعی خالق در این ژانر حضور دارد. ژانر شهرت- محور، با تصور مخاطب شروع میشود، احساس از خودبیگانگی هنرمند در این ژانر وجود دارد، نتیجهگرایی سریع مالی در آن دنبال میشود و کدهای اخلاقی و آیینی مبتنی بر خودنمایی تکنیکی است.
In this article, we studied the fluidity in the division of the Iranian classical music genre related to the meaning of creativity as a "cultural process". Through a semi-structured interview with 5 musicians in the Iranian classical music genre, we analyzed how the relationship between creating creativity in the "production culture" of the Iranian music industry and the division of the Iranian classical genre. According to the results, the main themes are "celebrity-oriented creativity", which creates quasi-Dastgahi, Composite music and custom-organizational music, "pure creativity", which creates the artistic genre, and "cultural creativity", which is the original Dastgahi genre, and Creates social art. In each context, the moral and ritual codes and the position of the audience and the profit are different. Ethical and ritual codes in the context of cultural are related to moral preconditions such as modesty and rituals. The relationship with the vertical audience and in order to promote the audience's listening taste and financial gain in it is futuristic. In pure creativity, moral and ritual codes are not prominent, the audience is absent and the real creator himself is present in this genre. The reputation-oriented genre begins with the audience's perception, there is a sense of artist alienation in the genre, it is followed by rapid financial consequentialism, and the moral and ritual codes are based on technical ostentation.
خلاصه ماشینی:
اینکه آیا این تغییرات در جهت نوآوری و گفتمان کارآفرینی است یا در جهت انقیاد صنعت موسیقی ایران ، تسلیم آن در برابر فرهنگ دو رگه و از بین رفتن بخشی از فرهنگ موسیقی کشور؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 Daniel Morat 2 Keith Negos 125 آنچه که در این مقاله مطالعه میکنیم تحلیل های ژانری یا تعریف دقیق ژانر کلاسیک موسیقی ایرانی و عناصر زیباییشناسانه و فنی آن نیست بلکه این نوآوریها را در زمینه آنچه که نگوس (١٩٩٩) به آن «فرهنگ تولید» میگوید تحلیل میکنیم .
در این پژوهش با ترکیبی از رویکردهای جامعه شناسی فرهنگ و رویکرد اقتصاد سیاسی تلاش میکنیم به سؤالات زیر پاسخ دهیم : 126 خلاقیت و نوآوری در اندیشه موسیقیدانان چه تعریفی دارد و چگونه به آن معنا میدهند؟ محدودیت های نوآوری از نظر آنان چیست ؟ چه نوع اثری از نظر آنان خلاقانه به شمار میآید؟ در ژانری که خود در آن فعالیت دارند، خلاقیت را چگونه و در ارتباط با چه عناصری میبینند؟ چه عواملی بر موسیقیدانان ژانرکلاسیک ایرانی در خلق یک اثر موسیقی تأثیر میگذارد؟ برای پاسخ دادن به این سؤالات از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده میکنیم .