چکیده:
کیفیت زندگی می تواند متأثر از عوامل و مؤلفه های زیادی باشد که برخی از این عوامل مربوط به زیرساخت های روستایی (نظیر راه، حمل و نقل عمومی، خانه بهداشت، مدرسه و ...) و برخی دیگر نیز مربوط به ویژگی های شخصی و فردی افراد (نظیر سن، جنس، وضعیت تأهل و...) می باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش زیرساخت ها و کیفیت زندگی روستاییان در شهرستان طارم انجام شده است که بدین منظور از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را روستاییان شهرستان طارم تشکیل میدهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و روش تعیین حجم نمونه کوکران تعداد 371 نفر انتخاب و پرسش نامه به صورت تصادفی ساده بین آن ها توزیع شده است. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. از آزمون آماری رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون جهت سنجش میزان تأثیرگذاری عوامل مذکور بر کیفیت زندگی روستاییان استفاده شده است که یافته های به دست آمده نشان دادکه ازبین عوامل فردی (سن،جنسیت، تحصیلات، بعدخانوار،وضعیت تاهل،مقدارزمین زیر کشت،میزان درآمد،نوع کار ،نوع محصول زراعی ونوع محصول باغی) تنهابین متغیرهای میزان درآمد، مقدارزمین زیر کشت ونوع محصول باغی بامتغیروابسته(کیفیت زندگی)رابطه معناداری وجودداشت وهمچنین بین عوامل مستقل (زیرساختهای کشاورزی،زیرساخت های کالبدی،زیرساخت های نهادی وزیرساخت های اجتماعی)تنهابین زیر ساخت های نهادی بامتغیر وابسته (کیفیت زندگی)تفاوت معناداری وجود نداشت ودرخصوص نتیجه گیری کلی اینکه اکثریت حجم نمونه، کیفیت زندگی رادرحدمتوسط ارزیابی کرده اند.
Quality of life can be affected by many factors and components, some of which are related to rural infrastructure (such as roads, public transportation, health centers, schools, etc.) and others are related to personal characteristics and Individuals (such as age, gender, marital status, etc.). The aim of this study was to assess the infrastructure and quality of life of villagers in Tarom city. For this purpose, descriptive-analytical and field survey methods were used. The statistical population of this study consists of the villagers of Tarom city. Using simple random sampling method and Cochran sampling method, 371 N were selected and a questionnaire was randomly distributed among them. The collected data were analyzed by SPSS software. Multivariate regression test and Pearson correlation coefficient were used to measure the impact of these factors on the quality of life of villagers. The findings showed that among the individual factors (age, gender, education, family size, marital status, amount of land under cultivation, Income, type of work, type of crop and type of horticultural product) There was a significant relationship between variables of income, amount of land under cultivation and type of horticultural product with dependent variable (quality of life) and also between independent factors (agricultural infrastructure, physical infrastructure, institutional infrastructure and social infrastructure). There was no significant difference between the institutional infrastructures and the dependent variable (quality of life) and regarding the general conclusion that the majority of the sample size assessed the quality of life as average.
خلاصه ماشینی:
(ازکیا وغفاری، ١١٢:١٣٨٨)اما چالش های مربوط به مناطق روستایی، مانندمقیاس کوچک وپراکندگی جمعیت ، تراکم یازیستی جمعیت وپراکندگی ساکن وسکونتگاه های روستایی از یکدیگر وانزوای جغرافیایی آن ها، راه های ارتباطی وشبکه حمل ونقل نامناسب وناکارامد اجرای سیاست های لازم برای بهبود کیفیت زندگی روستایی راپیچیده تر کرده است (رضوانی ومنصوریان ، ٣:١٣٨٧) در طول تاریخ روستاییان همواره مناسب ومستعدترین عرصه های طبیعی ومنابع پربازده این سرزمین رابرای اشتغال واسکان در اختیارداشته اند وبه حق درحد اطلاعات ومهارت های خود در راستای تأمین غذا وموادخام صنعتی برای همه جامعه سرسختانه ومجدانه کوشیده انداین کوشش وتلاش روستاییان همواره با مشکلاتی همراه بوده است که در بسیاری از موارد وبه خصوص در دهه های اخیر، بسیاری از آنها با مشکلات زیادی روبه روشده اندوبه این دلیل لاجرم یا موجب کوچ آنان از روستاها وهجوم آنان به مناطق شهری شده ویا کیفیت زندگی آنان در سطح پایینی قرارداده است (آزادی ودیگران ، ١٣٩٢)براساس نتایج سرشماری جمعیت درسال ١٣٩٠، کمتراز٢٩درصدازجمعیت کشورروستایی هستند(مرکز آمار ایران ) برمبنای بررسی تحولات کیفیت زندگی درایران پس ازسالهای٦٥ تا٨٥ ایران طی این ٢٠سال ازنظرکیفیت زندگی دردنیاسطح متوسط روبه پایین قرارداشته است گرچه در بهبودشاخص های آموزشی وبرخی شاخص های مربوط به بهداشت وتوسعه جنسیتی تحولات مثبتی راتجربه کرده اما در بهبود شاخص های درآمدی، اشتغال وفقروضعیت قانع کننده ورضایت بخشی نداشته است طی این مدت میزان فقر مطلق در جامعه بسیارکاهش یافته امابردامنه فقرنسبی به ویژه درمناطق روستایی افزوده شده است .