چکیده:
سرطان یکی از شایع ترین بیماری ها در سطح جهان است. این بیماری می تواند بر ابعاد مختلف زندگی فرد تاثیر بگذارد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر این بیماری بر زندگی بیماران سرطانی و تجربه زیسته این افراد است. به همین منظور ۱۴ زن و ۶ مرد سرپرست خانوار که با روش گلوله برفی انتخاب شده بودند با مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته از طریق برنامه مکس کیو دی ای، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این تحقیق نشان دادند که این بیماری در دو بعد اقتصادی و اجتماعی بر روی افراد تاثیر می گذارد. در بعد اقصادی هزینه ی بالای درمان، سپس از دست دادن شغل و مصرف کننده بودن باعث اختلال در زندگی فرد می شود و در بعد اجتماعی تجربه احساس طرد، تنهایی، تحمل کلیشه های جنسیتی، بی توجهی برخی پزشکان، عدم اختصاص وقت کافی برای بیمار توسط پزشک، تشخیص های غلط و عدم حفظ عزت نفس افراد توسط سازمان ها از مهم ترین موارد گزارش شده بود.
Cancer is one of the most common diseases in the world. This condition can affect many aspects of a person's life. The aim of this study is to investigate the effect of this disease on the lives of cancer patients and the lived experience of these people. For this purpose, 14 women and 6 male heads of households who were selected by snowball method were examined through in-depth semi-structured interviews. The data was examined by MAXQDA program. The findings show that the disease affects people in both economic and social terms. In the economic dimension, the high cost of treatment, then the loss of job and being a consumer disrupts a person's life, and in the social dimension, the experience of feeling rejected, lonely, enduring gender stereotypes, neglecting of some doctors, not allocating enough time for the patient, misdiagnose and humiliation of the charities were among the information found in this research.
خلاصه ماشینی:
در بعد اقتصادی هزینه ی بالای درمان ، سپس از دست دادن شغل و مصرف کننده بودن باعث اختلال در زندگی فرد میشود و در بعد اجتماعی تجربه احساس طرد، تنهایی، تحمل کلیشه های جنسیتی، بیتوجهی برخی پزشکان ، عدم اختصاص وقت کافی برای بیمار توسط پزشک ، تشخیص های غلط و عدم حفظ عزت نفس افراد توسط سازمان ها از مهم ترین موارد گزارش شده بود.
در این مطالعه از میان ٥١٥ زن و مرد مبتلا 1- Kaur 2- Fred Hutchinson Cancer Research Center 3- partner abandonment 4- Kirchhoff 66 به سرطان که ٥٣ درصدشان را زنان تشکیل میدادند، در روابطی که زن مبتلا به سرطان بود ٢٠/٨ درصد طلاق رخ داده و در مواردی که مرد مبتلا به سرطان بوده تنها ٢/٩ درصد طلاق رخ داده بود.
زندگی در جامعه ی مدرن به نحوی است که افراد کم تر از حال همدیگر مطلع بوده و در شرایط عادی نیز کم تر از همدیگر خبر دارند، اما فرد مبتلا به سرطان این حساسیت را در خود احساس میکند که باید همواره مورد توجه باشد و از عادی شدن بیماری خود توسط دیگران دلخور می شود.
واگذاری نقش های مراقبتی به زنان در طی تاریخ موجب شده است تا زمانی که همسر زن با بیماری یا مشکلی مواجه می شود، او در کنار شوهرش باشد، اما این آموزش که در ابتدا در جریان جامعه پذیری فرد در خانواده صورت می گیرد، کم تر برای مردان مصداق دارد.