چکیده:
پس از قرنها استفاده از حمام عمومی، ناگهان خزینه منشأ آلودگی و شیوع بیماری شناخته شد و میبایست جایش را بهدوش میداد و «حمام عمومی» به «حمام انفرادی» بدل میشد. همگام با اعمال شیوههای انضباطی نهادهای قانونی، مفهومی متفاوت از حفظالصحه در جامعه شکل گرفت، آلودگی معابر، آبراهها، اهمیت بهداشت عمومی و ضرورت پیشگیری موضوع سخنها شد، میکروب را بلایی خانمانسوز نامیدند و آلودگی صورتی مرئی یافت. «اصلاح وضع حمام» (۱۳۴۹ ـ ۱۳۱۸) که ابتدا راهی کجدارومریز میپیمود، در شهریور ۱۳۳۶ با اخطار وزیرکشور، صورتی جدیتر یافت و نهادهای قانونی در برابر مقاومت گرمابهدارها، مردم و روحانیت، شیوههای انضباطی سختگیرانهتری برای نظارت و کنترل درپیشگرفتند.
دوگانۀ آلوده/بهداشتی به دوگانۀ نجس/پاک بدل شد و نگاه بهبیماری، عامل بیماریزا و سلامتی تغییر کرد. این پژوهش بر مبنای روش تحلیل اسنادی و با بینشی تبارشناسانه میکوشد رخداد تغییر خزینه به دوش و تحولات ناشی از آن را در بستر تاریخی زمان خودش بررسی کند و با استفاده از اسناد و بازسازی جامعۀ آنروز بهشناسایی رخدادها، عوامل و نیروهای همآیندی بپردازد که همزمانیشان در بزنگاه تاریخیِ ضرورت و تصادف به تغییر و ساخت جامعهای نو انجامید.
After centuries of using public baths, it’s Khazine suddenly became regarded as the source of contamination and desease outbrak. So it was required to replace Khazine with shower-bath. In fact, "public bath" was to be transformed and replaced with "private bath". In order to "baths improvement", legal authorities mobilised; and along with exercising disciplinary procedures, a different notion of hygiene was simultaneously being formed in the society: the contamination of passages and canals, the importance of public sanitation and the necessity of prevention strategies became the issues of debates; microbe was called devastating plague and contamination became visible. baths improvement (1318-1349) was not taken seriously at first but, in Shahrivar 1336, following the interior minister's command to put an end to Khazine’s problem, the situation changed. The owners of Garmabe (bathhouse), ordinary people and clergymen resisted to obey the new rules and conceived of new ways to use Khazine hiddenly. Legal authorities exercised more rigorous disciplinary procedures in turn. Surveillance and controling was expanded and the delinquent owners of Garmabe were summoned to the court. The duality of impure/ pure was replaced with the duality of contaminated/ sanitary, and the public opinions about the disease, the causes of the desease and healthiness were changed. The current study is based on the method of documantray analysis and a geneological approach by means of official and personal documents and through delineating the circumstances of the society of that time. It intends to provide a knowledge of the events, causes and conjunctional forces which their conjunction at the turning point of historical combination of necessity and contingency led to transformation and construction of a new society.
خلاصه ماشینی:
در اين نامه با قلم مشکي خطاب به فرمانداري و شهرداريها چنين نوشته شده بود: «در تعقيب بخشنامۀ ١٣٣٦/٩/١٤ [که در سازمان اسناد موجود نبود] راجع به جلوگيري از حمام هاي خزينه دار لزوما اشعار ميدارد چون طبق اطلاع در بعضي از شهرستان ها و دهات و قصبات به خصوص استان خراسان مبادرت به ساختمان حمام خزينه دار و بدون دوش ميشود و مسئولين امر نيز توجهي نسبت به اين موضوع نداشته و جلوگيري نمينمايند، مجددا تأکيد ميشود مطلقا از ساختن حمام خزينه دار ممانعت و فقط به کساني که حمام دوش ميسازند پروانۀ ساختماني داده شود» (سند شمارة ٩٨/٢٩٣/١٦٣٢، آرشيو ملي ايران ، فرمانداري به شهرداري، ١٣٣٦).
در اين ميان لازم به ذکر است که در «سازمان آرشيو و اسناد ملي» هيچ سندي از نخستين حکم رسمي و کشوري دستور تغيير خزينه به دوش وجود نداشت و اسنادي که دربارة اين تغيير در دسترس قرار داشت ، از يک سو به لحاظ محتوا ناقص و جسته گريخته و از سوي ديگر به لحاظ سير تحولات زماني و مکاني اوراقي بود پراکنده و هزارپاره ؛ مثلا دربارة کل ماجراها و مناقشات رخ داده در تغييرات حمام هاي شهر تهران تنها چهار برگه در سازمان اسناد وجود داشت و در مقابل ، انبوهه اي از حکم و دستور و عريضه و شکواييه و تعهد و تهديد دربارة مناقشات حمامي استان خراسان .