چکیده:
دولتها استانداردها و قوانین خاص خود را در داخل کشور وضع و در محدوده قلمرو خود آنها را به اجرا می گذارند، اما زمانی که محدوده اجرا یا اثرگذاری تصمیمات به سطح بین المللی رود، در حالی امکان مداخله و اظهارنظر در وضع و تثبیت قوانین و هنجارها را در سطح فراملی نداشتهاند، یکجانبهگرایی رخ می دهد. ایالات متحده نیز بعد از جنگ سرد و فروپاشی شوروی به همراه کشورهای اروپای بویژه غربی یکه تاز عرصه بین المللی شده اند که پس از مدتی با بروز حوادث مختلف در نقاط گوناگون دست به مداخلات سیاسی، حقوقی، نظامی و اقتصادی زده، نقض حقوق بین المللی را بطور آشکار سبب شده اند در صورتی که بر اساس اصل عدم مداخل در امور داخلی کشورها که سازمان ملل کشورها را متعهد بدان نمود هیچ کشوری حتی آمریکا که نقش هژمون دارد و یا اتحادیه اروپا نمی تواند در امور سایر نقاط دخالت نماید مگر در یک شرایط استثنایی که بحث حقوق بشردوستانه مطرح باشد و آن هم باید با مجوز شورای امنیت نه بطور یکجانبه گرا و خودسرانه باشد در حالی که آمریکا آشکارا قوانین تجارت بین المللی را نقض می کند، مداخله نظامی را در نقاط مختلف جها خودسرانه رقم می زند، نهادهای سیاسی-حقوقی داخلی کشورها را محکوم می کند
Governments set their own standards and regulations within the country and enforce them within their territory, but when the scope for implementing or influencing decisions goes to the international level, it is possible to intervene and comment on the establishment and enactment of laws and norms. Unilateralism occurs, unilateralism occurs. After the Cold War and the collapse of the Soviet Union, the United States, along with European countries, especially Western Europe, has become a new international arena, which after a while with various events in various places, intervened politically, legally, militarily and economically, violating international law. No country, not even the United States, which has a hegemonic role, or the European Union, can intervene in the affairs of other countries, except in one case, according to the principle of non-interference in the internal affairs of countries, to which the United Nations is committed. The exception is the issue of humanitarian law, which should not be unilateral and arbitrary with the permission of the Security Council, while the United States openly violates international trade laws, arbitrarily intervenes militarily in various parts of the world, and political institutions. - Domestic law condemns countries
خلاصه ماشینی:
بر اين مبنا، به دنبال بررسي اين امر هستيم که اقدامات يکجانبه گرايانه دونالد ترامپ شامل چه مواردي بوده و با چه اهدافي صورت گرفته است ؟ همچنين ، اين اقدامات به چه شکل به چالش در عرصه بين المللي تبديل شده است ؟ در مطالعات صورت گرفته ملاحظه ميگردد که آمريکا اقدامات يکجانبه گرايانه خود را با دو شاخص هژمونيک گرايي و نظاميگري مبتني کرده و بر اين مبنا، با خروج از توافقات برجام و اعمال تحريم عليه مردم ايران ، نفتا، ترنس -پسيفيک ، يونسکو، شوراي حقوق بشر، توافق پاريس و توافق نيويورک نشان داد که نه تنها براي نگرانيهاي جامعه بين المللي اهميتي قائل نيست ، بلکه وعده هاي انتخاباتي خود از جمله کاهش بيکاري و بهبود اقتصاد را با قرباني کردن حقوق بشر و محيط زيست بنا نموده است .
com@aliamiri٢٠ مقدمه از زماني که آمريکا در سال ١٧٧٦ اعلاميه استقلال ايالات متحده آمريکا از بريتانيا را به جهانيان اعلام کرد، تا دوران رياست جمهوري دونالد ترامپ ، اين کشور همواره خـود را بـه عنـوان يـک استثنا در ميان ملتها و کشورها معرفي نموده است (فوکوياما، ١٣٨٥: ٤٤).
منطقه خاورميانه به دلايل ژئوپليتيک مختلف مانند ذخاير عظيم نفتـي و گازي، بيثباتيهاي پيدرپي، اسلام سياسي و غيره ، يکي از مناطق استراتژيک مهـم دنيـا تلقـي ميشود که تأمين امنيت آن نقشي اساسي در سياست خارجي ايالات متحده پيدا کرده است ، امـا آنچه در مورد تحرکات امنيتي آمريکا در منطقه خاورميانه درخور توجه است ، رويکـرد تکـروي و يکجانبه گرايي و غيرمشورتي اين کشور با قدرت هاي مختلف جهـاني و منطقـه اي اسـت ،که بـه سياست «يکجانبه گرايي» ايالات متحده معروف گرديده است .