چکیده:
کودکان به عنوان اشخاصی آسیبپذیر،همواره در برابر خسارات وارد بر پیکره جسمانی یا روانیشان شایسته حمایتهای ویژه از سوی نظامهای حقوقی می باشند. از خسارات قابلتصور بر کودکان که پیامدهای بیشمار و اغلب طولانی مدت در زندگی آنها برجای می گذارد، خسارت معنوی می باشد. این نوشتار در پی شناسایی مصادیق خسارت معنوی وارد به کودک و حمایتهای لازم از او بر بنیاد مطالعه تطبیقی میان حقوق انگلیس و ایران به پیامدهای آسیب و راهکارهای حمایتگرانه موجود در دو نظام حقوقی مذکور پرداخته تا میزان جبران پذیری خسارت معنوی به کودکان را مورد بررسی قرار دهد. تحقیق نشان میدهد در حقوق انگلیس و ایران بحث مستقلی به این موضوع اختصاص نیافته است. قلمرو این مصادیق از تنوع قابلتوجهی برخوردار است برای نمونه میتوان به خسارت معنوی در نتیجۀ از دست دادن والدین، زیان ناشی از تولد، محرومیت از حق آموزشوپرورش، ازدواج کودک، آسیب معنوی پسا حادثه و ... اشاره داشت. نوشتار حاضر ضمن بیان شرایط خسارت معنوی قابل جبران در حقوق انگلیس و ایران، مصادیق متنوع خسارت معنوی وارد به کودک را در دودستۀ خسارت معنوی مستقل و خسارت معنوی در نتیجه آسیب بدنی، تقسیم و مورد تحلیل قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
اين نوشتار در پي شناسايي مصاديق خسارت معنوي وارد به کودک و حمايت هاي لازم از او بر بنياد مطالعه تطبيقي ميان حقوق انگليس و ايران ، به پيامدهاي آسيب و راهکارهاي حمايت گرانه موجود در دو نظام حقوقي مذکور پرداخته تا ميزان جبران پذيري خســارت معنوي وارد به کودکان را مورد بررســي قرار دهد.
قابل ذکر اســت که قانون اصلاح حقوق خانواده ١٩٦٩ در تعريف کودک از واژه «Minor» اســتفاده نمود و اين استعمال بين سال هاي ١٩٦٩ تا ١٩٨٩ نيز مجدداً در قوانين ديگر صورت گرفت ؛ تا اينکه در قانون اطفال ١٩٨٩ به طورکلي اصطلاح کودک ، «Child»، به عنوان شــخصي که هنوز به ١٨ ســالگي نرسيده است ، جاي خود را به واژه حقوقي «Minor» داد.
پذيرش اين واقعه و برقراري ارتباط بين از دست دادن والدين در اثر وقوع جرم عليه آن ها و بررسي قابليت اخذ خسارت درد و رنج حاصل از مصيبت وارده و آســيب هاي رواني ناشي از آن ، ازجمله مباحثي است که در حوزه مسئوليت مدني حداقل در حقوق غربي موردگفتگو و بحث قرار گرفته اســت .
باوجوداين در رويه قضايي در مواردي همچون پرونده ١٩٧٦( Regan v Williamson( ملاحظه مي شــود که دعواي کودک به علت از بين رفتن حمايت رواني از قبيل محروميت از مراقبت توسط والدين در اثر مرگ والدين تحت قانون تصادفات مهلک مورد پذيرش قرار گرفته و منجر به اعطاي خســارت شده است ؛ البته اين موضوع درد و رنج ناشي از فوت والدين را تحت پوشش قرار نمي دهد )٨٤ :٢٠٠٦ ,Martin(.