چکیده:
حوزهی علوم مغزی به دلیل ارتباط مستقیم با سلامت انسان و نیز کاربردهای فناورانه متنوع آن، از اهمیت فراوانی برخوردار است. فناوریهای عصبی دارای دورنمای بسیار روشنی هستند و به همین دلیل، کشورهای توسعه یافته با اختصاص بودجههای قابل توجه در این زمینه پیشرو میباشند. به علت نوظهور بودن این فناوریها، تا کنون تحلیل راهبردی مناسبی برای این حوزه در کشور ارائه نشده است. هدف این پژوهش تعیین سطوح آمادگی فناوری و شناسایی و اولویتبندی راهبردهای متناسب با وضعیت کشور در حوزهی فناوریهای عصبی است. برای نیل به این هدف، از توزیع پرسشنامه بین جامعهی آماری شامل 40 خبرهی حوزهی فناوریهای عصبی استفاده شده است. در قسمت تحلیل دادهها با استفاده از روش ماتریس SWOT وزندهی به عوامل خارجی و داخلی صورت گرفته و جایگاه راهبردی کشور مشخص میگردد. سپس مقایسه زوجی بین راهبردهای مربوطه انجام میشود و در انتها، ماتریس برنامهریزی راهبردی کمی راهبردهای منتخب را بر اساس جذابیت، اولویتبندی مینماید. با توجه به نتایج بدست آمده، کشورمان در زیرشاخهی واسط مغز به رایانه دارای بیشترین سطح آمادگی فناوری(سطح 6) و در زیر شاخهی واسط مغز به مغز دارای کمترین سطح آمادگی فناوری (سطح1) میباشد. همچنین تحلیل راهبردی عوامل داخلی و خارجی حکایت از آن دارد که ایران در حوزهی فناوریهای عصبی در جایگاه راهبردی محافظهکارانه(ضعف-فرصت) قرار گرفته است. 10 راهبرد مرتبط با این جایگاه به صورت مقایسه زوجی مورد ارزیابی قرار میگیرند و پس از آن 5 راهبرد منتخب در این مرحله، با استفاده از ماتریس برنامهریزی راهبردی کمی اولویتبندی میشوند.
The field of neurotechnology has a bright future ahead of it due to its direct impact on human health and the various technological applications. Consequently, this field is of great importance to many developed countries. As far as we know, since most of the neurotechnologies are emerging technologies, there is no proper strategic analysis for this field in the country. The purpose of this study is to determine the technology readiness level (TRL) for the branches of neurotechnology and identify and prioritize the appropriate strategies by evaluating the current state of the country in the neurotechnology field. To achieve this goal, questionnaires are distributed among 40 experts in neuroscience and neural technologies. In the strategy prioritization and data analysis step, the SWOT matrix-based method is used; then, the weights of internal and external factors are determined. After performing a pairwise comparison for selecting the top 5 strategies, a quantitative strategic planning matrix (QSPM) is used in order to rank the selected ones. The results indicate that Iran has the highest technology readiness level (level 6) in the brain-to-computer interfaces and the lowest technology readiness level (level 1) belongs to brain-to-brain interfaces. Finally, 5 top strategies which are weakness- opportunity (WO) strategies are determined.
خلاصه ماشینی:
در ادامه با استفاده از روش ماتريس نقاط ضعف ، قوت ، فرصت و تهديد شناسايي شده و به دنبال آن ، با وزن دهي به عوامل خارجي و داخلي، جايگاه راهبردي کشور مشخص گرديده است .
تحليل راهبردي عوامل داخلي و خارجي حاکي از آن است که ايران در حوزه فناوريهاي عصبي در جايگاه راهبردي محافظه کارانه (ضعف -فرصت ) قرار دارد.
با درنظر گرفتن موارد ذکر شده ، براي ارائه راهبردهاي مناسب جهت توسعه فناوري ، بايد وضعيت کشور در حوزه فناوري عصبي مشخص و نقاط قوت ، ضعف ، فرصت و تهديد تبيين شود.
در 1 Neuroimaging 2 Brain Stimulators 22 تحريک مغزي، با استفاده از روش هايي مبتني بر الکتريسيته ، مغناطيس و يا حتي مواد شيميايي، قسمتي از مغز که دچار عملکرد غيرعادي شده است مورد تحريک واقع ميگردد.
براي ارزيابي سطح بلوغ فناوري با استفاده از پرسشنامه (جدول ١) نظرات ٤٠ خبره و صاحب نظر در حوزه علوم مغزي گردآوري گشته است .
براي به دست آوردن ماتريس ارزيابي عوامل داخلي و خارجي ٣، پرسشنامه تعيين وزن و درجه اهميت نقاط قوت ، ضعف ، فرصت و تهديد به خبرگان ارائه شده و ضريب وزني هر عامل به دست ميآيد [٣١].
با استفاده از نظر خبرگان درباره وزن عوامل داخلي و خارجي، موقعيت علوم و فناوريهاي مغزي در تحليل SWOT مشخص ميشود و سپس به وسيله مقايسه زوجي بين راهبردها و همچنين ماتريس برنامه ريزي راهبردي کمي، که با نظر خبرگان صورت ميپذيرند، راهبردهاي منتخب معرفي خواهند شد.
Paper presented at the 2019 26th National and 4th International Iranian Conference on Biomedical Engineering (ICBME).