چکیده:
مقالۀ حاضر به بررسی صیغگان امری حاکم بر زبان کردی با توجه به معیارهای همگونی صوری و بیشینگی/کمینگی میپردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد که در زبان کردی صورتهای امری ساختواژی تنها برای دوم شخص مفرد و جمع وجود دارد، و در صورت اظهار امری معطوف به دیگر اشخاص باید به ساختهای تحلیلی (چهار ساخت متمایز) متمسک شد. مطالعۀ طیف ناهمگون ساختهای امری در کردی روشن ساخت که پارادایم امری در کردی مبتنی بر ساختی کمینه بوده که نقطه مقابل بیشینهای ندارد. از ویژگیهای هستۀ کمینۀ پارادایم امری تمایزات زمانی و عملگرهای مجزای نهی و نفی میباشد. همچنین، تحقیق حاضر با تکیه بر معیارهای فاعل دوم شخص و اعمال نیرو به بررسی و مقایسۀ ابعاد متفاوت معناشناختی شش ساخت امری میپردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد که ساختهای کانونی بیشترین وجوه معنایی یک ساخت سرنمون را داشته، و ساختهای غیرکانونی عمدتاً فاقد برخی ویژگیهای یک امری سرنمون میباشند.
The present paper aims at investigating the imperative paradigm in Kurdish language by drawing on two criteria, namely formal homogeneity and minimality/maximality. The results show that Kurdish language specifies morphological imperative constructions just for second persons; and expressing any commandment directed at non-second persons requires analytical constructions (4 constructions). By scrutinizing the heterogeneous imperative constructions in Kurdish, the paper shows that Kurdish has an imperative paradigm characterized by a minimal system without any maximal counterpart. Also, the canonical imperative construction in Kurdish is specified by some characteristics including temporal distinctions and different prefixes for prohibition and negation. Finally, the paper tries to explain semantic aspects of different imperative constructions in Kurdish by considering two criteria of second person subject and force exertion. The results show that the canonical imperatives include most of the semantic features of the prototypical imperative category; whereas, the non-canonical ones lack most of these semantic aspects.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحقيق نشان ميدهد که در زبان کردي صورت هاي امري ساختواژي تنها براي دوم شخص مفرد و جمع وجود دارد و در صورت اظهار امري معطوف به ديگر اشخاص بايد به ساخت هاي تحليلي (چهار ساخت متمايز) متمسک شد.
اما نسبت ساخت امري با ضماير دوم شخص مفرد و جمع هميشه به يک صورت نيست ، بلکه سه حالت براي اين رابطه قابل تصور است (آيخنوالد، ٢٠١٠: ٢٦-٢٨).
اگر چه عملگر نفي بيشترين کاربرد را براي نفي کردن يک ساخت امري دارد، اما شيوه هاي ديگري نيز در برخي از زبان ها براي اين امر مشاهده ميشود.
زبان کردي از دو ساخت متفاوت امري براي فاعل هاي دوم شخص مفرد و جمع استفاده ميکند.
همان گونه که از مثال هاي فوق مبرهن است ساخت امري ساختواژي (بهره بردن از فرايندهاي ساختواژي در ساختن امر) تنها براي فاعل دوم شخص (مفرد و جمع ) استفاده ميشود.
اما علاوه بر اين ساخت تحليلي، ساخت هاي تحليلي ديگري نيز در کردي وجود دارند، که با افعال کمکي خاصي براي بيان امر استفاده ميشوند.
اما اين امر در مورد دوم شخص جمع و ديگر ساخت هاي تحليلي صادق نيست .
ذکر اين نکته ضروري است که ساخت نهي تنها براي مخاطبين دوم شخص مفرد و جمع به کار برده ميشود، اما در اکثر ساخت هاي امري تحليلي از عملگر منفيساز خبري براي منفي کردن جملات امري استفاده ميشود.
Imperatives and Commands: A Cross-linguistic View.
A Cognitive Linguistic Analysis of the English Imperative.
Typology of Imperative Constructions.
Typology of Imperative Constructions.