چکیده:
دیوان حافظ که نزد ایرانیان ارزش معنوی فراوانی دارد در مکتبخانههای قدیم یکی از کتابهای درسی
بوده است. امروزه کمتر ایرانیای را میتوان دید که نام حافظ را نشنیده باشد و با بیتی یا غزلی از او اشنا
نباشد. این دیوان در دورههای تاریخی گوناگون از نظر تصویرگران ایرانی نیز بهدور نمانده ی آنان را بر
آن داشته است تا به دنیای پررمز و راز دیوان حافظ قدم نهند و به ترجمان تصویری اشعار وی بپردازند.
هرچند که بسیاری از نسخههای مصور به سفارش رجال سیاسی دربار مصور میشده و تصویرگر در ارائة
بیچونوچرا و آزادانة هنر خویش محدود بوده است, اما نفوذ اندیشة اشراقی و نیز معرفت و آگاهی هنرمندان
از شیوههای بیان رمزی و نحوة انعکاس عقاید عرفانی در تصویر باعث خلق آثار بینظیری بهویژه در طول
دورة صفوی در ایران شده است؛ ضمن اینکه بهنظر میرسد در این دوره هنرمندان مضامین مشابهی را
برای تصویرگری نسخههای این دیوان در نظر داشتهاند. پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که هنرمندان
تصویرگر دورة صفوی موضوعهایی از قبیل سماع, سرای مفغان» بازی گوی و چوگان, مجلس بزم» میکده و
مجلس شکار را در تصویرگریهای اشعار حافظ برگزیدهاند. در این تحقیق به بررسی مضامین تصاویر سماع
و سرای مغان با هدف شناخت مفاهیمی پرداخته شده است که هنرمندان تصویرگر در ارائة آثار خود بیشتر از
آنها الهام گرفتهاند و اینکه چگونه از آنها برای ایجاد ارتباط متن و تصویر بهره گرفتهاند و این کار در برخی
دیوانهای مصور دورة صفوی انجام شده است.