چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اعتیاد به فضای مجازی، خیانتهای اینترنتی و اعتیاد به بازیهای رایانهای در پیشبینی تمایل به طلاق انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه افراد متاهل خواهان طلاق مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران دادگستری و بهزیستی در سال 1398 بود که از بین آنها 130 نفر به روش در تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامههای پژوهش شامل اعتیاد به اینترنت (یانگ،1999)، اعتیاد به بازی رایانهای (آنیوتاورن،2008)، تمایل به طلاق (روزلت، جانسون و مورو،1986) و خیانتهای اینترنتی (آلج، 2009) پاسخ دادند. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار آماری23 SPSS و روش تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد که رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی، اعتیاد به بازیهای رایانهای و خیانتهای اینترنتی با تمایل به طلاق مثبت و معنی دار بود. همچنین هر سه متغیر اعتیاد به بازیهای رایانهای، خیانتهای و اینترنتی اعتیاد به فضای مجازی به ترتیب توانستهاند تمایل به طلاق در افراد متقاضی طلاق را پیشبینی کنند.
The aim of this study was to investigate the role of internet addiction, computer game addiction and internet infidelity in predicting the divorce tendency. The research method was descriptive-correlational and its statistical population included all married people seeking divorce referred to the Center for Intervention in the Crisis of Justice and Welfare in 1398, from which 130 people were selected and responded the research questionnaires including the Internet addiction (Young, 1999), computer game addiction (Aniotavern, 2008), the tendency to divorce (Roosevelt, Johnson, & Moro, 1986), and Internet infidelity (Alge, 2009). The research data were analyzed using SPSS23 statistical software and correlation analysis and multivariate regression analysis. Findings showed that the relationship between of internet addiction, computer game addiction and internet infidelity with the divorce tendency was positive and significant. Also, all three variables of computer game addiction, internet infidelity and internet addiction have been able to predict the divorce tendency in divorce applicants, respectively.
خلاصه ماشینی:
روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري آن شامل کليه افراد متاهل خواهان طلاق مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران دادگستري و بهزيستي در سال ١٣٩٨ بود که از بين آن ها ١٣٠ نفر به روش در تصادفي ساده انتخاب و به پرسشنامه هاي پژوهش شامل اعتياد به اينترنت (يانگ ،١٩٩٩)، اعتياد به بازي رايانه اي (آنيوتاورن ،٢٠٠٨)، تمايل به طلاق (روزلت ، جانسون و مورو،١٩٨٦) و خيانت هاي اينترنتي (آلج ، ٢٠٠٩) پاسخ دادند.
تحقيقات مختلف ديگري نيز نشان داده است که اعتياد به فضاي مجازي با افزايش خيانت هاي اينترنتي (مهرازاد و زينعلي، ١٣٩٨؛ شيهان ١٧،؛٢٠٢٠؛ مولر١٨ ،٢٠١٩؛ تامپسون ،٢٠٢٠) و افزايش طلاق عاطفي بين زوجين (برات زاده ، ١٣٩٨؛ اسيري و توفيقي ، ١٣٩٨) مشکلات درون فردي شامل اعتياد اينترنتي ، تغيير سبک زندگي و متزلزل شدن ارزش ها و مشکلات بين فردي شامل مشکلات جنسي ، روابط فرازناشويي آنلاين و کاهش صميميت (شجاعي جوشقاني و همکاران ، ١٣٩٧)، تمايل به طلاق (پيکانيان و فرهادي، ١٣٩٦؛ بهمني و شاهمرادي ، ١٣٩٩؛ سدير و همکاران ، ٢٠٢٠؛ وانزوئلا و همکاران ١٩، ٢٠١٤)؛ عدم رضايت زناشويي (ايروم و همکاران ٢٠ ،٢٠١٩) رابطه معني داري دارد.
اين نتايج همسو با يافته هاي راسل و کلاينتون (٢٠١٤)، برات زاده (١٣٩٨) اسيري و توفيقي (١٣٩٨)، پيکانيان و فرهادي(١٣٩٦) بهمني و شاهمرادي (١٣٩٩)، سدير و همکاران (٢٠٢٠) و وانزوئلا و همکاران (٢٠١٤) است که نشان داده اند اعتياد به فضاي مجازي و استفاده از اينترنت و موبايل ، با تمايل به طلاق و هم چنين طلاق عاطفي زوجين ارتباط مثبت ومعني داري دارد.