چکیده:
درحالی که تولید» توزیع و ترویج و گسترش دانش» همواره از ماموریتهای اصلی دانشگاهها در جهان به
شمار میآمدهء اما همواره پرسشهای بنیادین دربارة شیوة تحقق آن در دانشگاههای هنری وجود داشته
است. پژوهش علمی که بر نظمء استدلال منطقی و توجه به اعتبار درونی و بیرونی یافتهها و اتکاپذیری و پایایی
نتایج مبتنی است» در بدو امرء گویای ماهیتی متفاوت با فعالیتهای هنری است که بیش از هر چیز برگرفته از
تفکری واگراء خلاقانه و حساس نسبت به ماهیت پدیدههاست. این مقاله با هدف تبیین و بازشناسی ویژگیهای
پژوهشهای هنری و ارتباط آن با آفرینش اثر هنری و آموزش هنر تدوین شده است. در این راستاء با
بهرهگیری از روش قیاس تمثیلی و با تکیه بر بازبینی سیستماتیک منابع مرتبط و با استفاده از مفروضاتی
که اعتبار آنها هم متکی به شخصیت علمی افرادی بوده که آنها را طرح کردهاند و هم با تجربههای طولانی
نگارنده در زمینههای آموزشی, پژوهشی و اجرایی وفق میداده است» مقولههایی چون ارتباط پژوهش هنری
با طراحی و فعالیتهای هنری» پژوهش شخصی, پژوهش مبتنی بر نقد و پژوهش رسمی (دانشگاهی) مورد
بحث قرار گرفته است. نتیجة بررسی,مژید شباهتهای فراوان بین تحقیق و طراحی است, بخصوص آنگاه
که بر تفکر واگرا مبتنی بوده و بر بستری از اندیشههای خلاقء پویا و سیال شکل گرفته باشند. همچنین موّید
ضرورت پیوند تنگاتنگ آموزش هنر با پژوهش هنری است. آموزش پژوهشمحور در تعامل دوجانبة استاد
و دانشجو در زمینهای پویاء انعطافپذیر و خلاق» زمینة لازم برای پرورش روحیة پرسشگری و تحقیق و
بررسی را فراهم میسازد. ضرورت شناخت. احترام» پذیرش و سازگاری با تحقیق علمی در معنای رسمی
و دانشگاهی آن» ضمن توجه به ویژگیهای خاص تحقیقات هنری که بیشتر اکتشافی بینارشتهای و همراه با
الهام» بصیرت و روشنبینی است نیز از دیگر نتایج این بررسی بوده است.